می گویند: کردها حتی یک فرد لایق برای استاندار شدن ندارند.
میگویند: کردها حتی یک فرد لایق برای استاندار شدن ندارند.
و من بی اختیار سرنوشت یک مرد را مرور میکنم: مام جلال طالبانی. به او فکر میکنم که در کوهها در بدر بود و صدام میخواست اعدامش کند. صدام میگفت: کردها لایق مدیریت اموراتشان نیستند. آدم حسابی ندارند. اما روزی آمد که مام جلال رییس جمهور عراق شد و صدام را از داخل گودالی بیرون کشیدند و از جلال طالبانی خواستند حکم اعدام صدام را امضا کند؛ و این بار مام جلال امضا نکرد.
میگویند: زبان کردی ظرفیت این را ندارد که زبان تحصیل و دانشگاه باشد.
و من باز به عراق فکر میکنم. به جایی که زبان کردی زبان رسمی نه فقط کردستان بلکه عراق است. زبان اداره و دانشگاه است.
میگویند: چه اشکالی دارد از جاهای دیگر استاندار به کردستان بیاید؟
میگویم: حکمتش چیست که کردستان نیروی متخصص و تحصیل کرده و دکتر و مهندس به کل کشور صادر میکند اما نیروهای غیربومی و استاندار و فرماندار غیر بومی وارد میکند؟
از خودم میپرسم: چرا یک کرد لائیک میتواند در عراق رییس جمهور شود اما در ایران یک کرد سنی حتی نزدیک به حکومت نمیتواند استاندار باشد؟
در ترکیه بیش از هفت دهه موجودیت کردها انکار شد. اما عاقبت خردمندان ترک به این نتیجه رسیدند که این سیاست نتیجه عکس داده و باید در آن تجدید نظر کرد. انکار موجودیت کردها ناسیونالیسم کردی را قویتر از هر زمانی کرد. ترکها راه گفتگو را در پیش گرفتند.
در سوریه، کردها اعلام حکومت موقت کردند.
و در ایران، برخلاف موجی که در منطقه وزیدن گرفته، دولت روحانی عقبگرد میزند. دولت حتی حاضر به شکستن تابوهایی نشد که یکبار قبلاً در دوره خاتمی شکسته شده بودند.
اینجا ایران است. جایی که میگویند «کردها از همه ایرانیتر» هستند. جایی که دولت تصور میکند با «دیگ هفت جوش» میتواند با موضوع کردها برخورد کند.
این پرسش را خیلیها باید جواب دهند: چرا کردها در ایران نمیتوانند یک استاندار ساده باشند اما در عراق میتوانند رییس جمهور شوند؟ چرا کردها نخبه و مغز و متخصص صادر میکنند اما نیروی غیربومی وغیرمتخصص و آقابالاسر وارد میکنند؟
kurd man
kurdistan
....
و من بی اختیار سرنوشت یک مرد را مرور میکنم: مام جلال طالبانی. به او فکر میکنم که در کوهها در بدر بود و صدام میخواست اعدامش کند. صدام میگفت: کردها لایق مدیریت اموراتشان نیستند. آدم حسابی ندارند. اما روزی آمد که مام جلال رییس جمهور عراق شد و صدام را از داخل گودالی بیرون کشیدند و از جلال طالبانی خواستند حکم اعدام صدام را امضا کند؛ و این بار مام جلال امضا نکرد.
میگویند: زبان کردی ظرفیت این را ندارد که زبان تحصیل و دانشگاه باشد.
و من باز به عراق فکر میکنم. به جایی که زبان کردی زبان رسمی نه فقط کردستان بلکه عراق است. زبان اداره و دانشگاه است.
میگویند: چه اشکالی دارد از جاهای دیگر استاندار به کردستان بیاید؟
میگویم: حکمتش چیست که کردستان نیروی متخصص و تحصیل کرده و دکتر و مهندس به کل کشور صادر میکند اما نیروهای غیربومی و استاندار و فرماندار غیر بومی وارد میکند؟
از خودم میپرسم: چرا یک کرد لائیک میتواند در عراق رییس جمهور شود اما در ایران یک کرد سنی حتی نزدیک به حکومت نمیتواند استاندار باشد؟
در ترکیه بیش از هفت دهه موجودیت کردها انکار شد. اما عاقبت خردمندان ترک به این نتیجه رسیدند که این سیاست نتیجه عکس داده و باید در آن تجدید نظر کرد. انکار موجودیت کردها ناسیونالیسم کردی را قویتر از هر زمانی کرد. ترکها راه گفتگو را در پیش گرفتند.
در سوریه، کردها اعلام حکومت موقت کردند.
و در ایران، برخلاف موجی که در منطقه وزیدن گرفته، دولت روحانی عقبگرد میزند. دولت حتی حاضر به شکستن تابوهایی نشد که یکبار قبلاً در دوره خاتمی شکسته شده بودند.
اینجا ایران است. جایی که میگویند «کردها از همه ایرانیتر» هستند. جایی که دولت تصور میکند با «دیگ هفت جوش» میتواند با موضوع کردها برخورد کند.
این پرسش را خیلیها باید جواب دهند: چرا کردها در ایران نمیتوانند یک استاندار ساده باشند اما در عراق میتوانند رییس جمهور شوند؟ چرا کردها نخبه و مغز و متخصص صادر میکنند اما نیروی غیربومی وغیرمتخصص و آقابالاسر وارد میکنند؟
kurd man
kurdistan
....
۵۲۶
۲۷ اسفند ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.