مربی کوک پارت 5
استاد گفت که: ات بیا اینجا
راستش استرس گرفتم فکرکردم کار اشتباهی انجام دادم
خلاصه رفتم پیششون
که استاد گفت ات معرفی میکنم این بردارم کیم تهیونگ هست
و منم گفتم؛ خوشبختم اسم منم اته درحالی که کلی تعجب کرده بودم که چرا استاد جنون جونگ کوکه ولی برادرش کیم تهیونگ؟
اون اقاعه که فک کنم اسمش تهیونگ بود دستشو دراز کرد سمتم و منم باهاش دست دادم
که کوک گفت : ات تو از این به بعد باید با برادرم مبارزه کنی
و من قبول کردم
خلاصه از باشگاه زدم بیرون که گوشیم زنگ خورد
جواب دادم
یونا بود
یونا مثل خاهر نداشته ام هست برام
مکالمه بین یونا و ات
علامت ها ات یونا _
_های اجی
های گرل، چطوری؟
_خوفم
اوهوم چیزی میخاستی بگی؟
_اوهوم میخاستم بگم که میای بریم خرید؟
اوهوم ولی کی؟؟
_ دوساعت دیگه چطوره؟
خوبه، بعدشم بریم بار؟؟؟
_ باشه میبینمت خدافس
بای
پایان مکالمه
قبل از اینکه برم خونه رفتم و برای سگم غذا گرفتم
رفتم خونه دوش گرفتم غذا خوردم
غذای سگم و رو دادم و همه چیشو اوکی کردم بعد رفتم که اماده بشم( عکس میدم )
بعد چند دقیقه یونا زنگ زد
_ الو؟
جونم؟
_ بیا پایین.
باوش اومدم
رفتم پایین و سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم
و یکم بعد رسیدم چندتا پاساژ بغل هم بود
شرط
10لایک
راستش استرس گرفتم فکرکردم کار اشتباهی انجام دادم
خلاصه رفتم پیششون
که استاد گفت ات معرفی میکنم این بردارم کیم تهیونگ هست
و منم گفتم؛ خوشبختم اسم منم اته درحالی که کلی تعجب کرده بودم که چرا استاد جنون جونگ کوکه ولی برادرش کیم تهیونگ؟
اون اقاعه که فک کنم اسمش تهیونگ بود دستشو دراز کرد سمتم و منم باهاش دست دادم
که کوک گفت : ات تو از این به بعد باید با برادرم مبارزه کنی
و من قبول کردم
خلاصه از باشگاه زدم بیرون که گوشیم زنگ خورد
جواب دادم
یونا بود
یونا مثل خاهر نداشته ام هست برام
مکالمه بین یونا و ات
علامت ها ات یونا _
_های اجی
های گرل، چطوری؟
_خوفم
اوهوم چیزی میخاستی بگی؟
_اوهوم میخاستم بگم که میای بریم خرید؟
اوهوم ولی کی؟؟
_ دوساعت دیگه چطوره؟
خوبه، بعدشم بریم بار؟؟؟
_ باشه میبینمت خدافس
بای
پایان مکالمه
قبل از اینکه برم خونه رفتم و برای سگم غذا گرفتم
رفتم خونه دوش گرفتم غذا خوردم
غذای سگم و رو دادم و همه چیشو اوکی کردم بعد رفتم که اماده بشم( عکس میدم )
بعد چند دقیقه یونا زنگ زد
_ الو؟
جونم؟
_ بیا پایین.
باوش اومدم
رفتم پایین و سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم
و یکم بعد رسیدم چندتا پاساژ بغل هم بود
شرط
10لایک
۳.۹k
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.