جوانه قلب🌿🫀

ساعت چهار گوشیم زنگ خورد اون....... اون سوهو بود.
نفس عمیقی کشیدم و گلومو صاف کردم.
من: بله؟
سوهو: الو.... سلا ات خوبی؟
من: سلام ممنون
سوهو: میشه ساعت 5بیای کافه همیشگی کارت دارم.
من: بعد از چند ماه بهم زنگ میزنی اینو میگی هااااا؟ تا الان کجا بودی؟(داد)
سوهو: توضیح میدم فقط بیاکافه
و قطع کرد.
موچی اومد صورتمو لیس زد فکر کنم فهمید جقدر ناراحت بود نازش کردم و رفتم صورتمو با فوم صورت شستم موهامو باز کردم و شونه کردم و گذاشتم فر بمونه.
لباسمو پوشیدم و موچی هم بغل کردم و رفتم بیرون و پیاده تا کافه رفتم و رسیدم.
خودش.......... بود....... همونی که قلبمو هزار تیکه کرد و رفت.
رفتم سمتش و تشستم روی صندلی.
من: امید وارم دلیلی داسته باشی که کشوندیم اینجا.
سوهو: ات من واقعا متاسفم.
من: متاسف؟ خنده داره تو واقعا متاسفی تو تپی بار با یکی دیگه بود و با یکی دیگه رابطه داشتی تازه نه برای اولین بار! برلی دومین بار بهم خیانت کردی فکر کردم ادم شدی! بعدش من از اون بار کوفتی اومدن بیرون و بعد اون هرچی زنگ زدم جواب ندادی الان بعد یک ماه اومدی سراغم؟
سوهو:.......
من: چرا ساکتی؟ اینجا اومدیم حرف بزنیم
سوهو: من فقط خواستم دوباره با هم باشیم و...
حرفش با خوابوندن تو گوشش متوفق شد.
من: حالم ازت بهم میخوره.
از سر میز پاشدم و رفتم؛ اشکام ریختن و با دستام پاکشون کردم.
تصمیم گرفتم که بازم به خونه نرم و قدم بزنم و زنگ زدم به ایزول.
ایزول: سلام گرلم چطوری؟
من: سلام مرسی ایزول من نمیام بار حالم خوب نیست.
ایزول: چرا
من: بعدا بهت میگم فعلا
ایزول: باشه بای
رفتم به سمت خونه هیونجین حالم خیلی بود بود هدفونمو در اوردم و اهنگ مورد علاقمو گوش دادم ریتم اهنگ با ریختن شکوفه ها یکسان بود........
ادامه دارد......
شرط نداریم



#بی تی اس#فیک#هیونجین#جونگ کوک#تهیونگ#ارمیBT21#