گلدون متنوع گذاشتم هرکدوم دوست داشتین تصور کنید🌺✨
Part° 21
(ترتیب نشستنشون روی کاناپه از چپ به راست)
جیمین بعد رزی بعد املیا بعد جین بعد تهیونگ بعد من بعد کوک... چون کاناپه نیم دایره بود بهم چسبیده بودیم و میتونستیم همو ببینیم
جیمین و رزی درحال کیس بودن.. املیا و جین هم عجیب شده بودن یه زره بهم نگاه میکردن یه زره میخندیدن.. بین ما سه تا سکوت حکم فرما بود.. سکوت را شکستن و گفتم شما هم ویسکی می خورید و اونا هم تایید کردن و گفتم دوتا شیشه بیارن برامون
+خببب این شیشه مال شما دوتا.. اینم مال من
نمیدونم چرا ولی برای خوردنش عجله داشتم.. برای همین در شیشه رو باز کردم و بجای اینکه توی لیوان بریزم سر کشیدمش... تقریبا نصفشو یجا سر کشیدم که یهو یکی شیشه رو ازم گرفت...
+چرا ازم گرفتی تازه داشتم حال میکردم
_یه شیشه زیاده برات
+به تو ربطی نداره بده به من اونو
_نمیدم
+(با حالت خیلی خیلی جدی و سرد دستشو به سمتش برد و گفت) اونو بده به من
_گفتم که نمیدم
+دست راستمو مشت کردم باشتاب بردم سمت صورتش ولی از جلوی نوک بینیش رد کردم و لیوانی که توش نوشیدنی بودو برداشتم و خوردم(میخواست مثلا تهیونگو بترسونه😂😐)
_#(متعجب نگاه میکردن)
+نمیدونم چراا بی دلیل اعصابم خط خطی شده بود.. ولی هنوز مست نشده بودم چون ظرفیتم خیلی بالاس.. تقریبا ½ ظرفیتم پر شده بود
¶عا..Beautiful Woman(خانم زیبا)...مایلید باهم برقصیم!؟
سرم پایین بود و فکر کردم مزاحمه..سرمو اوردم بالا که دیدم سوهو عه...
+اوپااااا(باذوق میپره بغلش)
+(میزه به سینش و اونم دستشو میزاره جایی که دردش گرفته) یااا چرا انقدر دیر کردیی؟! خیلی وقته منتظرتم
¶ببخشید بزور تونستم خودمو ازاد کنم بیام
+باز پرستارا گیر دادن بهت
¶(با حالت کیوت) اوهوم🥺
+پدر پدص****درمیارم مادر به خطاهای***
¶(دستشو میاره جلوی دهنش و با حالت مسخرگی حیحححح میکشه) تموم شد؟؟.. خیلی تاثیر گذار بود
+ایشششششش
¶خوببب بریم وسطو گرم کنیم😈؟ نیاز به هیجان دارمم
+Yeeeeee 😈😈
+نظرت چیه این دوتا مشنگ کراش هم ی تکون بدیم، هوم؟ (اروم میگه)
¶موافقم.. پس بزن بریم تا انرژیم افت نکرده
+نگهش دار.. حالا حالاها بهش نیاز داریم😏
خبب پسرااا.. بلند شید بریم وسط یه تکونی بخودمون بدیم
#اوک
_حال ندارم بلند شم
+اینجا ازین حرفا نداریم زود باش
_هـــی گاد
سوهو جلوتر رفت منم بین این دوتا راه میرفتم... دستاشونو گذاشته بودن تو جیب شلوارشون و حس شاخ بودن گرفته بودن.. دخترا سعی میکردن خودشونو بچسبونن بهشون ولی جفتشون با یه نیشخند از کنارشون رد میشدن...
+وایسید... عامم.. بابت رفتار یکم پیشم معذرت میخوام
بی دلیل اعصابم خورده.. پس ناراحت نباشید بیاید خوشگذرونیم
بعد این حرفم دویدم رفت وسط استیج پیش سوهو..اونا هم با لبخند اومدن.. همه درحال رقصیدن بودن..
دم گوش دی جی گفتم یه اهنگ پرانرژی بزاره
20❤
(ترتیب نشستنشون روی کاناپه از چپ به راست)
جیمین بعد رزی بعد املیا بعد جین بعد تهیونگ بعد من بعد کوک... چون کاناپه نیم دایره بود بهم چسبیده بودیم و میتونستیم همو ببینیم
جیمین و رزی درحال کیس بودن.. املیا و جین هم عجیب شده بودن یه زره بهم نگاه میکردن یه زره میخندیدن.. بین ما سه تا سکوت حکم فرما بود.. سکوت را شکستن و گفتم شما هم ویسکی می خورید و اونا هم تایید کردن و گفتم دوتا شیشه بیارن برامون
+خببب این شیشه مال شما دوتا.. اینم مال من
نمیدونم چرا ولی برای خوردنش عجله داشتم.. برای همین در شیشه رو باز کردم و بجای اینکه توی لیوان بریزم سر کشیدمش... تقریبا نصفشو یجا سر کشیدم که یهو یکی شیشه رو ازم گرفت...
+چرا ازم گرفتی تازه داشتم حال میکردم
_یه شیشه زیاده برات
+به تو ربطی نداره بده به من اونو
_نمیدم
+(با حالت خیلی خیلی جدی و سرد دستشو به سمتش برد و گفت) اونو بده به من
_گفتم که نمیدم
+دست راستمو مشت کردم باشتاب بردم سمت صورتش ولی از جلوی نوک بینیش رد کردم و لیوانی که توش نوشیدنی بودو برداشتم و خوردم(میخواست مثلا تهیونگو بترسونه😂😐)
_#(متعجب نگاه میکردن)
+نمیدونم چراا بی دلیل اعصابم خط خطی شده بود.. ولی هنوز مست نشده بودم چون ظرفیتم خیلی بالاس.. تقریبا ½ ظرفیتم پر شده بود
¶عا..Beautiful Woman(خانم زیبا)...مایلید باهم برقصیم!؟
سرم پایین بود و فکر کردم مزاحمه..سرمو اوردم بالا که دیدم سوهو عه...
+اوپااااا(باذوق میپره بغلش)
+(میزه به سینش و اونم دستشو میزاره جایی که دردش گرفته) یااا چرا انقدر دیر کردیی؟! خیلی وقته منتظرتم
¶ببخشید بزور تونستم خودمو ازاد کنم بیام
+باز پرستارا گیر دادن بهت
¶(با حالت کیوت) اوهوم🥺
+پدر پدص****درمیارم مادر به خطاهای***
¶(دستشو میاره جلوی دهنش و با حالت مسخرگی حیحححح میکشه) تموم شد؟؟.. خیلی تاثیر گذار بود
+ایشششششش
¶خوببب بریم وسطو گرم کنیم😈؟ نیاز به هیجان دارمم
+Yeeeeee 😈😈
+نظرت چیه این دوتا مشنگ کراش هم ی تکون بدیم، هوم؟ (اروم میگه)
¶موافقم.. پس بزن بریم تا انرژیم افت نکرده
+نگهش دار.. حالا حالاها بهش نیاز داریم😏
خبب پسرااا.. بلند شید بریم وسط یه تکونی بخودمون بدیم
#اوک
_حال ندارم بلند شم
+اینجا ازین حرفا نداریم زود باش
_هـــی گاد
سوهو جلوتر رفت منم بین این دوتا راه میرفتم... دستاشونو گذاشته بودن تو جیب شلوارشون و حس شاخ بودن گرفته بودن.. دخترا سعی میکردن خودشونو بچسبونن بهشون ولی جفتشون با یه نیشخند از کنارشون رد میشدن...
+وایسید... عامم.. بابت رفتار یکم پیشم معذرت میخوام
بی دلیل اعصابم خورده.. پس ناراحت نباشید بیاید خوشگذرونیم
بعد این حرفم دویدم رفت وسط استیج پیش سوهو..اونا هم با لبخند اومدن.. همه درحال رقصیدن بودن..
دم گوش دی جی گفتم یه اهنگ پرانرژی بزاره
20❤
۶.۵k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.