ℴ𝓃𝓁𝓎 𝓅𝒽ℴ𝓉ℴ 𝓁ℯ𝒻𝓉 p⁵
آچا دراز میکنه آچا دست مادربزرگش رو میگره و به سمت ماشین حرکت میکنن
م:من تا گل فروشی با تو میام
+واقعا؟*ذوق
م:البته*خنده
م:اما بعد از اونش با توعه باشه؟
+چشم فقط بخاطر شما*خوشحال
آچا گونه مادر بزرگش رو می بوسه و سوار لیموزین میشن
پرش زمانی ب گل فروشی
پ:آچا باید دوتا دسته گل بگیره یکی برای تهیونگ یکی هم برای جونگ کوک ماهم باهم انتخاب میکنیم
+پدر بزرگ*ناراحت
پ:نه آچا امروز چرا اینجوری شدی؟*جدی
مادربزرگ آچا اونو نگاه می کنه
آچا نگاه می کنه و میگه
+چشم*ناراحت مظلوم
همگی شروع ب نگا کردن می کنن آچا یک فکری ب سرش میزنه ب لباساش نگاه میکنه
آچا ویو
لباسام مشکیه*تعجبی
*لبخند شیطانی
واسه تهیونگ از این گلا میخرم یوهاها ها من چقد باهوشم قربون خودم بشم (گلایل نوعی گله ک تو سر مزار میبرن و منظور آچا اینجا اینک برو بمیر عکسشم میزارم)
خب این از این حالا برای داداش گلم چی بگیرم؟
هومم
فقد بخاطر اونایی ک حمایت میکنن حمایت نکنین دیگ نمیزارم
م:من تا گل فروشی با تو میام
+واقعا؟*ذوق
م:البته*خنده
م:اما بعد از اونش با توعه باشه؟
+چشم فقط بخاطر شما*خوشحال
آچا گونه مادر بزرگش رو می بوسه و سوار لیموزین میشن
پرش زمانی ب گل فروشی
پ:آچا باید دوتا دسته گل بگیره یکی برای تهیونگ یکی هم برای جونگ کوک ماهم باهم انتخاب میکنیم
+پدر بزرگ*ناراحت
پ:نه آچا امروز چرا اینجوری شدی؟*جدی
مادربزرگ آچا اونو نگاه می کنه
آچا نگاه می کنه و میگه
+چشم*ناراحت مظلوم
همگی شروع ب نگا کردن می کنن آچا یک فکری ب سرش میزنه ب لباساش نگاه میکنه
آچا ویو
لباسام مشکیه*تعجبی
*لبخند شیطانی
واسه تهیونگ از این گلا میخرم یوهاها ها من چقد باهوشم قربون خودم بشم (گلایل نوعی گله ک تو سر مزار میبرن و منظور آچا اینجا اینک برو بمیر عکسشم میزارم)
خب این از این حالا برای داداش گلم چی بگیرم؟
هومم
فقد بخاطر اونایی ک حمایت میکنن حمایت نکنین دیگ نمیزارم
۴.۷k
۲۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.