P.7
P.7
「مافیای سرد」
Hary And Jong Kook
♤Faik ♧
🂡🂢 the gambler🂣🂤
( هاری، کوک. آجوما.. جوهی،، الکس،. خدمتکارا & )
هاری ویو
امروز ساعت ده و نیم بیدار شدم و یه دوش 40 مینی گرفتم ولی نمیدونم دقیق گفتم یا نه حالا بگزریم رفتم لباس خدمتکاری مو پوشیدم رفتم پایین دیدم ارباب نیست و وقتی اجوما پرسیدم گفت تا ساعت 5 نمیاد منم همه ی کارو کرده بودم البته همه ی خدمتکارا حوصلم سر رفته با خودم گفتم چرا فضا رو گرم نکنم اربابم ساعت 5 میومد الان ساعت 3 هستش .
، بچه ها می خوام یه آهنگ بخونم بعد از من بگید هی
& باشه
،، من نمی خونم
، منم نخواستم بخونی
، خوب بریم
، ما همه ترکیم و بربری خوریم
& هی ( بلند)
، بر صف بربری حمله میبریم
& هی
، نانا بربری
&هی
، گونده پرتغال
، & ( همه باهم زدن زیر خنده)
「مافیای سرد」
Hary And Jong Kook
♤Faik ♧
🂡🂢 the gambler🂣🂤
( هاری، کوک. آجوما.. جوهی،، الکس،. خدمتکارا & )
هاری ویو
امروز ساعت ده و نیم بیدار شدم و یه دوش 40 مینی گرفتم ولی نمیدونم دقیق گفتم یا نه حالا بگزریم رفتم لباس خدمتکاری مو پوشیدم رفتم پایین دیدم ارباب نیست و وقتی اجوما پرسیدم گفت تا ساعت 5 نمیاد منم همه ی کارو کرده بودم البته همه ی خدمتکارا حوصلم سر رفته با خودم گفتم چرا فضا رو گرم نکنم اربابم ساعت 5 میومد الان ساعت 3 هستش .
، بچه ها می خوام یه آهنگ بخونم بعد از من بگید هی
& باشه
،، من نمی خونم
، منم نخواستم بخونی
، خوب بریم
، ما همه ترکیم و بربری خوریم
& هی ( بلند)
، بر صف بربری حمله میبریم
& هی
، نانا بربری
&هی
، گونده پرتغال
، & ( همه باهم زدن زیر خنده)
۳.۴k
۳۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.