گروگان گیر جذاب من. ( ۳ )
ویو ا.ت
خواب بودم صدای باز شدن در اتاقمو شنیدم چشمامو نیم باز کردم دیدم جونگ کوک با حالت مست داره میاد طرف تختم که یهو خیمه زد رو من
ویو ات تموم
-:ا.تتتتتتتت
+:وا!چیه
-:پاشو
ویو ا.ت
تا اومدم بلند شم جونگ کوک لباشو گذاشت روی لبام و افتاد روم تا ۱۵مین داشت بوسم میکرد که نفس کم آوردم
ویوا.ت تموم
+:.....چی چیکار می میکنی!
-:ا.ت من عاشقشم بیبی من عاشقتممممم(با داد کم)
+:چیییییییی ؟؟
-:ا.ت من تورو برای وارث نمیخوام من تورو برای خودت میخوام منو میپزیری!
+:ارهههههه منم عاشقتم (جیغ)
-:بیبی میشه امشب شب خوبی داشته باشیم!
+:نمیدونم .....ولی باشه
+:میشه آروم انجامش بدی
-:باشه بیبی
راوی:تا ۱۵مین جونگ کوک ا.ت رو بوس میکرد بعدش خیمه زد روی ا.ت بعد ا.ت شروع کرد به بوسیدنش و دکمه های جونگ کوکو باز میکرد که جونگ کوکم لباس ا.ت رو درمی آورد که جونگ کوک شروع کرد به تلمبه زدن(وات فاک)
+:آه ددی آروم آروم
-:اوکی بیبی
+:ددی آل.تت و میخوام
-:باشه بیبی
راوی:کارشون بعد ۲۰راند تموم شد با هم رفتن حموم اونجا هم ۱۰راند انجام دادن بعد اومدن بیرون و خوابیدن
فردا
+:جونگ کوکککک پاشو
-:چی چی شده بیبی
+:دلم !دلم درد میکنه
-:میخوای ماساژش بدم
+:اوم لطفاً (حالت کیوت)
ویو جونگ کوک
ا.ت خیلی دختر کیوتیه من عاشقشم خوبه بهش اعتراف کردم راحت شدم ولی دیشب باهاش خیلی خشن بودم
ویو جونگ کوک تموم
بچه ها ایندفعه شرط نمیزارم فقط برای پارت ۴نظر بدید چی بنویسم تروخدا
راستی اینو میخونید حتما تسبیح کنارتون باشه اگر نداشتید از اینجا بردارید📿📿📿📿📿📿
خواب بودم صدای باز شدن در اتاقمو شنیدم چشمامو نیم باز کردم دیدم جونگ کوک با حالت مست داره میاد طرف تختم که یهو خیمه زد رو من
ویو ات تموم
-:ا.تتتتتتتت
+:وا!چیه
-:پاشو
ویو ا.ت
تا اومدم بلند شم جونگ کوک لباشو گذاشت روی لبام و افتاد روم تا ۱۵مین داشت بوسم میکرد که نفس کم آوردم
ویوا.ت تموم
+:.....چی چیکار می میکنی!
-:ا.ت من عاشقشم بیبی من عاشقتممممم(با داد کم)
+:چیییییییی ؟؟
-:ا.ت من تورو برای وارث نمیخوام من تورو برای خودت میخوام منو میپزیری!
+:ارهههههه منم عاشقتم (جیغ)
-:بیبی میشه امشب شب خوبی داشته باشیم!
+:نمیدونم .....ولی باشه
+:میشه آروم انجامش بدی
-:باشه بیبی
راوی:تا ۱۵مین جونگ کوک ا.ت رو بوس میکرد بعدش خیمه زد روی ا.ت بعد ا.ت شروع کرد به بوسیدنش و دکمه های جونگ کوکو باز میکرد که جونگ کوکم لباس ا.ت رو درمی آورد که جونگ کوک شروع کرد به تلمبه زدن(وات فاک)
+:آه ددی آروم آروم
-:اوکی بیبی
+:ددی آل.تت و میخوام
-:باشه بیبی
راوی:کارشون بعد ۲۰راند تموم شد با هم رفتن حموم اونجا هم ۱۰راند انجام دادن بعد اومدن بیرون و خوابیدن
فردا
+:جونگ کوکککک پاشو
-:چی چی شده بیبی
+:دلم !دلم درد میکنه
-:میخوای ماساژش بدم
+:اوم لطفاً (حالت کیوت)
ویو جونگ کوک
ا.ت خیلی دختر کیوتیه من عاشقشم خوبه بهش اعتراف کردم راحت شدم ولی دیشب باهاش خیلی خشن بودم
ویو جونگ کوک تموم
بچه ها ایندفعه شرط نمیزارم فقط برای پارت ۴نظر بدید چی بنویسم تروخدا
راستی اینو میخونید حتما تسبیح کنارتون باشه اگر نداشتید از اینجا بردارید📿📿📿📿📿📿
۹.۲k
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.