پارت9
پارت9
اسم رمان: صبر ایوب دارم(:
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
(نویسنده:تو پارت قبل مردم و زنده شدم 😂😂😂اصلن...🤌🏻 چی بگم من📿🛐🕌)
(از زبانه آرام)
اون یارو(نویسنده:کدوم یارو داش اون یارو اسم داره هاااا بش احترام بزار یارو چیهه اصلن جرعت داری بگو بالا چشمش ابروعه 🗿💔🔪🔪😂😂 )
آریسا رو برد سوار ماشینش کرد فک کنم میخواست ببره بیمارستان آریسا رو که سوار کرد به من یه نگاهه سردی انداخت و گفت
(نویسنده:هویی دایان آرام منو اینجوری نگاه نکنااا🔪🔪🔪💔💔😂🗿)
(«دایان& آرام=»)
&تو نمیایی
=هاا
&دِه میگم سوار شو دیگه ببرمش بیمارستان نمیفهمی
=اوکی بابا چرا پاچه میگیری تازشم اصلن تو خر کی باشی که بخوای رفیق منو ببری بیمارستان؟
&ببند سوار شو(عصبی میگه)
=اوکی
سوار ماشینش شدم و راه افتاد یا خدا این دیگه کی بود از کجا سبز شد
خروس بی محل که میگن همینه هااااا 😂
(نویسنده: ~من سکوت میکنم😂)
رسیدیم به بیمارستان و اریسارو بردن منو این یارو نشسته بودیم زیر چشمی نگاش کردم نکنه این آریسایه بی شرف رل زده به
من نگفته فقد اگه بفهمم دوست پسرشع هااا.
دوتاشونو زنده به گور میکنم😂😂🔪🔪🔪
برگشت گفت
&دید زدنت تموم شد؟
=ها چی کی؟
&😂😂😂😂ـ
=چته
&وایییی چقد خنگی😂😂
=خنگ عمته😐
&میدونم
= شتت😐😐😐ـ
&چیه؟
=بیخیال میگما تو آریسا رو از کجا میشناسی
&مسئله شخصیه
=ببند باو.. نکنه دوست پسرشی این لندهور رل زده بم نگفتع؟؟؟
&نه
=عاهاا پس چرا شخصیه
&چون شخصیه.... منطق بود؟
=اصلن منطق رو کردی تو کـ☆ـونم😐😂😂
&بی ادب
=نکوشیمون باا ادب
&خب.. من یکی هستم دیگه به خودمو اریسا مربوطه
= هر چیزی که به آریسا مربوطه بع منم مربوطه اوکی؟
&باش
دیگه نه من واسه حرف زدن پیش قدم شدم نه اون و فقد سکوت..
اسم رمان: صبر ایوب دارم(:
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
(نویسنده:تو پارت قبل مردم و زنده شدم 😂😂😂اصلن...🤌🏻 چی بگم من📿🛐🕌)
(از زبانه آرام)
اون یارو(نویسنده:کدوم یارو داش اون یارو اسم داره هاااا بش احترام بزار یارو چیهه اصلن جرعت داری بگو بالا چشمش ابروعه 🗿💔🔪🔪😂😂 )
آریسا رو برد سوار ماشینش کرد فک کنم میخواست ببره بیمارستان آریسا رو که سوار کرد به من یه نگاهه سردی انداخت و گفت
(نویسنده:هویی دایان آرام منو اینجوری نگاه نکنااا🔪🔪🔪💔💔😂🗿)
(«دایان& آرام=»)
&تو نمیایی
=هاا
&دِه میگم سوار شو دیگه ببرمش بیمارستان نمیفهمی
=اوکی بابا چرا پاچه میگیری تازشم اصلن تو خر کی باشی که بخوای رفیق منو ببری بیمارستان؟
&ببند سوار شو(عصبی میگه)
=اوکی
سوار ماشینش شدم و راه افتاد یا خدا این دیگه کی بود از کجا سبز شد
خروس بی محل که میگن همینه هااااا 😂
(نویسنده: ~من سکوت میکنم😂)
رسیدیم به بیمارستان و اریسارو بردن منو این یارو نشسته بودیم زیر چشمی نگاش کردم نکنه این آریسایه بی شرف رل زده به
من نگفته فقد اگه بفهمم دوست پسرشع هااا.
دوتاشونو زنده به گور میکنم😂😂🔪🔪🔪
برگشت گفت
&دید زدنت تموم شد؟
=ها چی کی؟
&😂😂😂😂ـ
=چته
&وایییی چقد خنگی😂😂
=خنگ عمته😐
&میدونم
= شتت😐😐😐ـ
&چیه؟
=بیخیال میگما تو آریسا رو از کجا میشناسی
&مسئله شخصیه
=ببند باو.. نکنه دوست پسرشی این لندهور رل زده بم نگفتع؟؟؟
&نه
=عاهاا پس چرا شخصیه
&چون شخصیه.... منطق بود؟
=اصلن منطق رو کردی تو کـ☆ـونم😐😂😂
&بی ادب
=نکوشیمون باا ادب
&خب.. من یکی هستم دیگه به خودمو اریسا مربوطه
= هر چیزی که به آریسا مربوطه بع منم مربوطه اوکی؟
&باش
دیگه نه من واسه حرف زدن پیش قدم شدم نه اون و فقد سکوت..
۲.۰k
۱۲ آذر ۱۴۰۳