وقتی مافیان و از دستشون فرار میکنی
وقتی مافیان و از دستشون فرار میکنی
فرار،فرار و فرار...بازم موفق نشده بود،تو هر سه دفعه تلاشاش به باد رفت؛خودشم اعتراف کرده بود که بازیکن خوبی نبود ولی انتظار داشت دفعه سوم بهتر بازی کنه،نمیدونست ایندفعه قراره چه بلایی سرش بیاد..زنده میمونه یا به ملاقات خدا میره؟!
با باز شدن در نگاهشو به شخص روبه روش میده
جیهوپ:خرگوش کوچولوی قصه ی ما بازم افتاد تو دام شکارچی؟*میخنده
ا/ت:*فقط نگاش میکنه
جیهوپ:*نزدیکش میشه و موهاشو توی دستش میگیره*موش زبونتو خورده یا کم اوردی؟
ا/ت:*چشماشو محکم روهم فشار میده*چی از جونم میخوای؟
جیهوپ:برای بار سوم و آخرین بار جواب میدم..تو توی عمارت من اومدی و شدی مال من..نمیتونم بزارم از اینجا بری بیرون،مگر اینکه مرده باشی
ا/ت:اگه میخواستی منو بکشی که میکشتی..تا الان زندم نمیزاشتی..جراتشو نداری
جیهوپ:میدونی که دلم واست میسوزه وگرنه همین الانم میتونم خلاصت کنم
ا/ت:منتظرم..این بازیکنِ بازنده رو مجازات کن
جیهوپ:*اسلحشو از جیبش درمیاره و روی پیشونیه ا/ت قرار میده*با اینکه خیلی رو مخی و حرفات بی ارزشه..ولی چون داری پر میکشی به حرفات گوش میدم
ا/ت:حرفی واسه ی گفتن باقی نیست..فقط میتونم بگم ازت متنفرم
جیهوپ:ناراحت شدم،قلبم شکست..اون دنیا میبینمت خانمِ شین*یه گلوله تو پیشونیش خالی میکنه
کارگردان:کات..عالی بود کارتونو مثل همیشه خیلی خوب انجام دادین
ا/ت:زیادی تو نقشت فرو رفتیاا
جیهوپ:*نزدیک ا/ت میشه و سرشو نزدیک گوشش میبره..با صدای اروم و بمی لب میزنه*این نقش میتونه واقعی باشه
ا/ت:چی؟
جیهوپ:*لبخند میزنه و میره
میدونم ریدمش ولی خب
فرار،فرار و فرار...بازم موفق نشده بود،تو هر سه دفعه تلاشاش به باد رفت؛خودشم اعتراف کرده بود که بازیکن خوبی نبود ولی انتظار داشت دفعه سوم بهتر بازی کنه،نمیدونست ایندفعه قراره چه بلایی سرش بیاد..زنده میمونه یا به ملاقات خدا میره؟!
با باز شدن در نگاهشو به شخص روبه روش میده
جیهوپ:خرگوش کوچولوی قصه ی ما بازم افتاد تو دام شکارچی؟*میخنده
ا/ت:*فقط نگاش میکنه
جیهوپ:*نزدیکش میشه و موهاشو توی دستش میگیره*موش زبونتو خورده یا کم اوردی؟
ا/ت:*چشماشو محکم روهم فشار میده*چی از جونم میخوای؟
جیهوپ:برای بار سوم و آخرین بار جواب میدم..تو توی عمارت من اومدی و شدی مال من..نمیتونم بزارم از اینجا بری بیرون،مگر اینکه مرده باشی
ا/ت:اگه میخواستی منو بکشی که میکشتی..تا الان زندم نمیزاشتی..جراتشو نداری
جیهوپ:میدونی که دلم واست میسوزه وگرنه همین الانم میتونم خلاصت کنم
ا/ت:منتظرم..این بازیکنِ بازنده رو مجازات کن
جیهوپ:*اسلحشو از جیبش درمیاره و روی پیشونیه ا/ت قرار میده*با اینکه خیلی رو مخی و حرفات بی ارزشه..ولی چون داری پر میکشی به حرفات گوش میدم
ا/ت:حرفی واسه ی گفتن باقی نیست..فقط میتونم بگم ازت متنفرم
جیهوپ:ناراحت شدم،قلبم شکست..اون دنیا میبینمت خانمِ شین*یه گلوله تو پیشونیش خالی میکنه
کارگردان:کات..عالی بود کارتونو مثل همیشه خیلی خوب انجام دادین
ا/ت:زیادی تو نقشت فرو رفتیاا
جیهوپ:*نزدیک ا/ت میشه و سرشو نزدیک گوشش میبره..با صدای اروم و بمی لب میزنه*این نقش میتونه واقعی باشه
ا/ت:چی؟
جیهوپ:*لبخند میزنه و میره
میدونم ریدمش ولی خب
۱۳.۹k
۲۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.