p11🌚
p11🌚
فلش بک به رسیدن
جیمین :خب دیگه رسیدیم
ا.ت:هولاااا «صدای بچگونه و ذوق بچگونه»
جیمین:اینطوری نکن میخورمتا ...وایسا چرا وایسادم الان می خورم😈
جیمین می خواست ا.ت رو ببوسم که ا.ت رفت عقب
جیمین:وات چرا نمی زاری
ا.ت:چون رژه لبم رو تازه زدم هم لبتو
رژه لبی میشه هم رژه لب من
جیمین:ای بابا ولی بعداً بدتر میکنمااا
گفته باشم
ا.ت :ok بابا ..زود باش پیادشو پرنس من«کناره سیب گلوی جیمین رو بوسید»
میدونی جیمی من عاشق کجاهاتم ؟
جیمین:نه پرنسس کجاهام ؟
ا.ت:بزرگترینشون سرت چون هی دوست دارم بغلش کنم دومی موهات چون عاشقشونم باهاشون بازی کنم و نرمن
بعدی و آخر سیب گلوت که هی دوست دارم بوسش کنم
جیمین :وایی بیبی گرل قلب منو ذوب نکن منم بعداً بهت میگم کجا ها تو دوست دارم حالا بزن بریم
فلش بک به وقتی رفتن لب ساحل و داخل کلبه ساحل که جیمین رزرو کرده بود
ا.ت:وایی چه خوشگله جیمی
جیمین: مثل خودت بیب
خب بیا کلی خوشبگذرونیم امشب هم پیشه من میمونی چون کمپانی مرخصی داده و نورا و کوک هم فکر کنم پیش هم میمونن
ا.ت:اره فکر کنم ... جیمی
جیمین: جونم
ا.ت:میشه الان که شب حال میده بریم به ساحل و آب بازی کنیم و لب ساحل قدم بزنیم تولوخدا بلیم ساحل 🥺
«با چشمای عروسکی سبز خودش »
جیمین:وایی خودتو اینطوری نکن من میمرم برات پرنسس چشم رنگی معلومه میشه بریم عروسکم همه کسم «شاهرگ ا.تو بوسید»
ا.ت:با این لباسا نمیشه
جیمین:تو کمد پره لباسا برو
هکردوم دوسداری بردار...وایسا خودم برات انتخاب میکنم
ا.ت:جیمی به من یه هود مشکی ساده که بلند تا زانو داد با یه شرتک که فقط خیلی خیلی خیلی که فقط قسمت های بالا ی پام معلوم نشه وگرنه رون پام و ساق پان معلوم بود ولی به لطف هودی
که تا زانوم بود معلوم نبود زیاد پاهای سفیدم معلوم بود ولی پاهای من خیلی کوچولو هس جیمین روشو اون ور کرد و من لباسا رو پوشیدم و پاهای کوچولوم معلوم بود
جیمین:وایی عشقم چقدر سفیدی همه رگات معلومن رگای دستت به کنار که اصلا انگار پوست نداری هم خودت هم پاهات هم دستات کوچولو موچولو ان
خیلی ریزه میزه ای تو موچی نه من والا
ا.ت خب حالا ول کن زود باش بریم
جیمین:ok
نکته:وقتی جیمین داشت حرف میزد ا.ت داشت کفش می پوشید 🙃
از زبان راوی"me"
جیمین و ا.ت کلی بازی کردن و دوییدن
و خندیدن پشمک و آبنبات خوردن و کلی خوشگذروندن «دلم خواست😮💨»
لایک کنید و کامنت بزارید تا پارت بعد رو بزارم 🖤💜🌑
فلش بک به رسیدن
جیمین :خب دیگه رسیدیم
ا.ت:هولاااا «صدای بچگونه و ذوق بچگونه»
جیمین:اینطوری نکن میخورمتا ...وایسا چرا وایسادم الان می خورم😈
جیمین می خواست ا.ت رو ببوسم که ا.ت رفت عقب
جیمین:وات چرا نمی زاری
ا.ت:چون رژه لبم رو تازه زدم هم لبتو
رژه لبی میشه هم رژه لب من
جیمین:ای بابا ولی بعداً بدتر میکنمااا
گفته باشم
ا.ت :ok بابا ..زود باش پیادشو پرنس من«کناره سیب گلوی جیمین رو بوسید»
میدونی جیمی من عاشق کجاهاتم ؟
جیمین:نه پرنسس کجاهام ؟
ا.ت:بزرگترینشون سرت چون هی دوست دارم بغلش کنم دومی موهات چون عاشقشونم باهاشون بازی کنم و نرمن
بعدی و آخر سیب گلوت که هی دوست دارم بوسش کنم
جیمین :وایی بیبی گرل قلب منو ذوب نکن منم بعداً بهت میگم کجا ها تو دوست دارم حالا بزن بریم
فلش بک به وقتی رفتن لب ساحل و داخل کلبه ساحل که جیمین رزرو کرده بود
ا.ت:وایی چه خوشگله جیمی
جیمین: مثل خودت بیب
خب بیا کلی خوشبگذرونیم امشب هم پیشه من میمونی چون کمپانی مرخصی داده و نورا و کوک هم فکر کنم پیش هم میمونن
ا.ت:اره فکر کنم ... جیمی
جیمین: جونم
ا.ت:میشه الان که شب حال میده بریم به ساحل و آب بازی کنیم و لب ساحل قدم بزنیم تولوخدا بلیم ساحل 🥺
«با چشمای عروسکی سبز خودش »
جیمین:وایی خودتو اینطوری نکن من میمرم برات پرنسس چشم رنگی معلومه میشه بریم عروسکم همه کسم «شاهرگ ا.تو بوسید»
ا.ت:با این لباسا نمیشه
جیمین:تو کمد پره لباسا برو
هکردوم دوسداری بردار...وایسا خودم برات انتخاب میکنم
ا.ت:جیمی به من یه هود مشکی ساده که بلند تا زانو داد با یه شرتک که فقط خیلی خیلی خیلی که فقط قسمت های بالا ی پام معلوم نشه وگرنه رون پام و ساق پان معلوم بود ولی به لطف هودی
که تا زانوم بود معلوم نبود زیاد پاهای سفیدم معلوم بود ولی پاهای من خیلی کوچولو هس جیمین روشو اون ور کرد و من لباسا رو پوشیدم و پاهای کوچولوم معلوم بود
جیمین:وایی عشقم چقدر سفیدی همه رگات معلومن رگای دستت به کنار که اصلا انگار پوست نداری هم خودت هم پاهات هم دستات کوچولو موچولو ان
خیلی ریزه میزه ای تو موچی نه من والا
ا.ت خب حالا ول کن زود باش بریم
جیمین:ok
نکته:وقتی جیمین داشت حرف میزد ا.ت داشت کفش می پوشید 🙃
از زبان راوی"me"
جیمین و ا.ت کلی بازی کردن و دوییدن
و خندیدن پشمک و آبنبات خوردن و کلی خوشگذروندن «دلم خواست😮💨»
لایک کنید و کامنت بزارید تا پارت بعد رو بزارم 🖤💜🌑
۵.۲k
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.