اکیپ عاشقی 💜🤍
نیکا:دیدم دیانا اومد تو بغلم و گریه کرد ازش پرسیدم چی شده
دیانا:ارسلان
نیکا:ارسلان چی
دیانا:ماجرا رو براش گفتم
نیکا:چرا بهش ثابت نمیکنی
دیانا:چجوری
نیکا:ببرش خونه امیر و بهش قضیه رو بگو
دیانا:اوهوم راس میگی
ارسلان:دیدم دیانا هی زنگ میزنه جواب دادم
دیانا:سلام گوش کن التماس میکنم فقط یه ساعت بهم وقت بده که بهت ثابت کنم اگه به هر دلیلی باورت نشد هرچی تو بگی
ارسلان:خب
دیانا:بیا دنبالم
ارسلان:اومدم
(۱۵ مین بعد )
ارسلان:سلام ثابت کن
دیانا:باشه. زنگ زدم به امیر
امیر :سلام آبجی کوچولو خودم
دیانا:سلام خوبی داداشی
امیر :گریه کردی آبجی
دیانا:نه فقط یه چیز ازت میخوام
امیر :چی
.......
لایک ها به ده برسه
دیانا:ارسلان
نیکا:ارسلان چی
دیانا:ماجرا رو براش گفتم
نیکا:چرا بهش ثابت نمیکنی
دیانا:چجوری
نیکا:ببرش خونه امیر و بهش قضیه رو بگو
دیانا:اوهوم راس میگی
ارسلان:دیدم دیانا هی زنگ میزنه جواب دادم
دیانا:سلام گوش کن التماس میکنم فقط یه ساعت بهم وقت بده که بهت ثابت کنم اگه به هر دلیلی باورت نشد هرچی تو بگی
ارسلان:خب
دیانا:بیا دنبالم
ارسلان:اومدم
(۱۵ مین بعد )
ارسلان:سلام ثابت کن
دیانا:باشه. زنگ زدم به امیر
امیر :سلام آبجی کوچولو خودم
دیانا:سلام خوبی داداشی
امیر :گریه کردی آبجی
دیانا:نه فقط یه چیز ازت میخوام
امیر :چی
.......
لایک ها به ده برسه
۱۶.۰k
۰۲ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.