Part10. Tahyung. عشق مافیا

&ته مگه تقصیر من بوده؟
@نه په تقصیر عمم بوده میخواستی نری بار تازه بهت وفته بودم هرجا خواستی بری باخودم میری نگفتم
&خواهش میکنم نمن تلوخدا تنبیهم نکن(کیوت🥺)
@اخه تو چرا انقدر کیوتی باشه ولی اگر
&بوسش کردم
@الان این چی بود
&بوسسس
@کم بود ولی خوب بود بریم دیگه
&اوهوم بریم
(چند مین بعد)
(ته ویو)
رفتم بالا پرت شدم رو تخت مثل چی خوابم میومد اتم اومد بالا رفت سمت حمام..... منم گرفتم خوابیدم فردا روز پر کاری تو شرکت داشتم بعد فوت پدرم اون شرکت به نام من شد ولی خوب خیلی وقته سر نزدم بهش
(ات ویو)
یه دوش 15مینی گرفتم اومد بیرون لامپا خاموش بود حدس زدم ته خوابه پس خیلی اروم لباسامو پوشیدمو رفتم سمت بار من باز لایلا میرفتم که جیهوپم خبر نداشت اگه ته میفهمید تیکه بزرگم چیزم بود خوب
اومد بیرون سوار ماشین شدم...
(لایلا ویو)
من رسیدم بار ما با عمومون حرف زده بودیم ولی اون نمیدونست که ماییم من اسم فیکم لاری بود اتم دارلا
(ات ویو) رسیدم اونجا لایلا رو دیدم و سریع رفتم سر اصل مطلب برام توضیح داد که جیهوپ میدونه و به اعضا گفته جز ته گفت میره به اونم بگه که دیگه گیرش بندازیم
گفتم عالیه و دست یکی رو پشتم احساس کردم برگشتم
@به به خانوم دارلا سلام
&ت. ت. ت. ته تو چرا انقدر سریع اومدی
@میبینم داره
&نقشرو بهت وفته جیهوپ پس انقدر اذیت نکن برو (نگران بودی که یهو یکی گفت)
$خانم دارلا
&اووو اقای جانگ سلام
¥این علامت لایلا یادم رفته بود چیه
¥اووو ته برو قایم شو بروو
¥اقای جانگ سلام
....
این پارت رو که بذارم میخوام برام کامنت بذارید حمایت یادتون نره لاویو