خدمت کار امارت من (پارت ۹)
خدمت کار امارت من (پارت ۹)
خیلی دور شده بود
میخواستم برم دنبالش که کوک جلومو گرفت
کوک: نوچ نوچ نوچ نوچ چیکار کردی که
اینطوری در رفت من میرم دنبالش تو بمون
تهیونگ : نه من خودم میرم فضولیش به تو نیومده
بعد هم راه افتادم انقدری دور شده بود
که نمیدیدمش بخاطر همین با موتور
چهار چرخ جین رو ورداشته بودم احتمالا
خیلی اعصبانی شه [بد بخت جین همیشه خسیس بوده]
꧁꧁꧁꧁꧁꧁♡♡||ویو ا/ت|||♡♡꧂꧂꧂꧂꧂꧂
تا جای که میشد دویدم انقدر دویدم که
دیگه امارتو نمیدیدم پاهام انقدر درد میکرد
که افتادم زمین دیگه نمیتونستم امونجا نشستم
و گریه کردم انقدر که سرم بد درد گرفته بود (بچه ها ا/ت میگرن داره*)
صدای یه نفرو شنیدم
: اااااا/تـتتتتتت
نگامو انداختم دور و برم احتمالا خیالاتی شدم
: ا/تتتتتتتتت
صدا نزدیک تر شده بود ولی نمیدونستم از کجاست
کم کم صدایه یه موتور میومد
*میگرن: یک نوع سردرد همیشگیه
خیلی دور شده بود
میخواستم برم دنبالش که کوک جلومو گرفت
کوک: نوچ نوچ نوچ نوچ چیکار کردی که
اینطوری در رفت من میرم دنبالش تو بمون
تهیونگ : نه من خودم میرم فضولیش به تو نیومده
بعد هم راه افتادم انقدری دور شده بود
که نمیدیدمش بخاطر همین با موتور
چهار چرخ جین رو ورداشته بودم احتمالا
خیلی اعصبانی شه [بد بخت جین همیشه خسیس بوده]
꧁꧁꧁꧁꧁꧁♡♡||ویو ا/ت|||♡♡꧂꧂꧂꧂꧂꧂
تا جای که میشد دویدم انقدر دویدم که
دیگه امارتو نمیدیدم پاهام انقدر درد میکرد
که افتادم زمین دیگه نمیتونستم امونجا نشستم
و گریه کردم انقدر که سرم بد درد گرفته بود (بچه ها ا/ت میگرن داره*)
صدای یه نفرو شنیدم
: اااااا/تـتتتتتت
نگامو انداختم دور و برم احتمالا خیالاتی شدم
: ا/تتتتتتتتت
صدا نزدیک تر شده بود ولی نمیدونستم از کجاست
کم کم صدایه یه موتور میومد
*میگرن: یک نوع سردرد همیشگیه
۳۰.۱k
۲۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.