ازین ببعد عکس خیانت اقای جئون اینع
ازین ببعد عکس خیانت اقای جئون اینع
خیانت اقای جئون پارت ۳
خیانت سخت!
پارت دوم
جونگکوک: هیششش من برات سوپرایز داشتم حالا که خودت اومدی بیا نشونت بد
م
از این حرفش لبخند رو لبم شکل گرفت....از ماشین پیاده شدم پشت سرش رفتم تو آپارتمان...رسیدیم به یه واحدی....جالبه که خودش کلید داشت....درو باز کرد...صدای یه دختری رو شنیدم
جونگکوک: بیبیییی
چی؟...بیبی؟...این چی داره میگه....یهو دیدم یه دختری با لباس فوق بازی اومد جلومون....وقتی توجه کردم دیدم اون آناعه....اونکه دوسته صمیمیه منه
آنا: عاااا ددی اومدی.....اوه ا.ت هم اومده که
جونگکوک: سورپرایز!
ا.ت: جونگکوک....تو....تو
جونگکوک: اههه ا.ت....بدجوری دلمو
زدی....تو اخه به چه دردی میخوری وقتی نمیتونی بچه نگهداری
ا.ت: تو....تو چطور میتونی اینقد بیرحم باشی عوضی*داد
جونگکوک: خفه شووووو*داد
ا.ت: عوضی تو منو نابود کردی*داد
جونگکوک: جالبه چون اصلا معذرت نمیخام
ا.ت: یه روزی میوفتی به پام....اسرارم میکنی که برگردم....یادت باشه
جونگکوک: هه...هیچوقت همچین روزی نمیاد
دیگ نتونستم تحمل کنم سریع از اونجا رفتم
شرایط: ۲۰ لایک ۳۵ کامنت
خیانت اقای جئون پارت ۳
خیانت سخت!
پارت دوم
جونگکوک: هیششش من برات سوپرایز داشتم حالا که خودت اومدی بیا نشونت بد
م
از این حرفش لبخند رو لبم شکل گرفت....از ماشین پیاده شدم پشت سرش رفتم تو آپارتمان...رسیدیم به یه واحدی....جالبه که خودش کلید داشت....درو باز کرد...صدای یه دختری رو شنیدم
جونگکوک: بیبیییی
چی؟...بیبی؟...این چی داره میگه....یهو دیدم یه دختری با لباس فوق بازی اومد جلومون....وقتی توجه کردم دیدم اون آناعه....اونکه دوسته صمیمیه منه
آنا: عاااا ددی اومدی.....اوه ا.ت هم اومده که
جونگکوک: سورپرایز!
ا.ت: جونگکوک....تو....تو
جونگکوک: اههه ا.ت....بدجوری دلمو
زدی....تو اخه به چه دردی میخوری وقتی نمیتونی بچه نگهداری
ا.ت: تو....تو چطور میتونی اینقد بیرحم باشی عوضی*داد
جونگکوک: خفه شووووو*داد
ا.ت: عوضی تو منو نابود کردی*داد
جونگکوک: جالبه چون اصلا معذرت نمیخام
ا.ت: یه روزی میوفتی به پام....اسرارم میکنی که برگردم....یادت باشه
جونگکوک: هه...هیچوقت همچین روزی نمیاد
دیگ نتونستم تحمل کنم سریع از اونجا رفتم
شرایط: ۲۰ لایک ۳۵ کامنت
۱۰.۱k
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.