محافظ سلطنتی پارت اخر
چند لحظه گذشت اما اتفاقی نیوفتاد.
کیراسا سرشو بلند کرد و گوجو رو دید که با یه حرکت همهی نفرینارو نابود کرده بود.
کیراسا بلند شد و ایستاد:برای چی اومدی اینجا؟
گوجو:که شما رو نجات بدم.
کیراسا:اما دستور من چیز دیگه ای بود،من بهت دستور دادم سوکونا رو از بین ببری نه اینکه منو نجات بدی.
گوجو:نجات دادن شما برای من از هر چیز دیگه ای واجب تره.
کیراسا:پس سوکونا چی؟
گوجو:ناپدید شد.
******************************************
کیراسا وارد کلیسا شد.
همهی جمع در حال گریه کردن بودن.
گتو مردی بود که به کشور خدمت زیادی کرده بود و تقریبا همه اونو میشناختن.
کیراسا بالای جسد بی جان گتو نشست.
کسی که براش از عمو عزیزتر بود.
کیراسا با صدای بلند گفت:باشد که روحت در آرامش باشد.
جای تو در بهشت است و یاد تو هرگز از یاد ما پاک نخواهد شد.
کیراسا سرشو بلند کرد و گوجو رو دید که با یه حرکت همهی نفرینارو نابود کرده بود.
کیراسا بلند شد و ایستاد:برای چی اومدی اینجا؟
گوجو:که شما رو نجات بدم.
کیراسا:اما دستور من چیز دیگه ای بود،من بهت دستور دادم سوکونا رو از بین ببری نه اینکه منو نجات بدی.
گوجو:نجات دادن شما برای من از هر چیز دیگه ای واجب تره.
کیراسا:پس سوکونا چی؟
گوجو:ناپدید شد.
******************************************
کیراسا وارد کلیسا شد.
همهی جمع در حال گریه کردن بودن.
گتو مردی بود که به کشور خدمت زیادی کرده بود و تقریبا همه اونو میشناختن.
کیراسا بالای جسد بی جان گتو نشست.
کسی که براش از عمو عزیزتر بود.
کیراسا با صدای بلند گفت:باشد که روحت در آرامش باشد.
جای تو در بهشت است و یاد تو هرگز از یاد ما پاک نخواهد شد.
۲.۶k
۲۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.