حسادت دازای⁶
خب پارت پنج هنتای بود و تو دایرکت میفرستادم و الان بریم سراغ پارت شیش،پارت چهار رو نمیفرستمددایرکت چون فقط رو گردنش کیس مارک میزاشت 🗿🤣
صب با یه درد فجیعی از خواب بیدار شدم و با نوری که به چشمم میخورد،سریع چشمامو بستم،اتفاق دیشب مور مورم میکرد😐
پاشدم رفتم حموم،بعد هم دیدم دازای صبحونه آماده کرده🫠
+ اوهایو
- اوهایو لیدی
+🖕✨( کل صحبت های منو بارانعلی🖕)
-اخی کوچولو🤣
+خفه اُل,خفه شو🤡 باید بریم آژانس
- عه اره🗿🤦♀️ اصن حالش نیس
+ هه زر نزن،من دیه باهات خونه نمیمونم😨✨ حالا ببین
-👍🏻🤡
- بیا صبحونه بخور میا ژان💜
+ باشه
*وای اصن از دازای خجالت میکشم*
چند مین بعد
+ اوهایو اوسایگمازززز
- اوهایو
&اوهایو میا چان،اوهایو دازای سان
- باز این کونـ- اومد*در ذهن*
- اوهایو لیام
# هوووییییی تمهههه،دزایییی خرررر،دیروز نیومدی آتسو جر خورد کار تورو کرد🗿 لیام هم کار میا رو کرد
- کاش می اومدیم 👍🏻
+ اره کاش
و باهم چشم تو چشم میشن دازای و میا👀👀
که صدای گوربه اومد
(میو میو
و فوکوزاوا رو داریم که داره دنبالش میره🤡🥳✨
- هی کیوکا خوش به حالت تو یه گربه داری👁️👄👁️🐈⬛🐈
! شما هم دارید دازای سان ( اشاره به میا)
+ عههه😅(خجالت)
!,- هار هار هار کار کار کار ( مثلا خنده)
& خانم میا؟
+ بل؟
& میشه یه لحظه بیاید؟
میا نگا به دازایعلی؟
- اوعوم
+باشه
رفتن...
&میا میشه فردا شب بیاید خونمون؟( ایی کثافت های منحرف)
+ دازای..
& اونم بیاد
+ میگم بهش ولی قول نمیدم بیام
& ممنون
بچه ها بعد از اینکه رید- چیز سناریو از دازای تموم شد از باجی بنویسم😅🐈⬛🤣
صب با یه درد فجیعی از خواب بیدار شدم و با نوری که به چشمم میخورد،سریع چشمامو بستم،اتفاق دیشب مور مورم میکرد😐
پاشدم رفتم حموم،بعد هم دیدم دازای صبحونه آماده کرده🫠
+ اوهایو
- اوهایو لیدی
+🖕✨( کل صحبت های منو بارانعلی🖕)
-اخی کوچولو🤣
+خفه اُل,خفه شو🤡 باید بریم آژانس
- عه اره🗿🤦♀️ اصن حالش نیس
+ هه زر نزن،من دیه باهات خونه نمیمونم😨✨ حالا ببین
-👍🏻🤡
- بیا صبحونه بخور میا ژان💜
+ باشه
*وای اصن از دازای خجالت میکشم*
چند مین بعد
+ اوهایو اوسایگمازززز
- اوهایو
&اوهایو میا چان،اوهایو دازای سان
- باز این کونـ- اومد*در ذهن*
- اوهایو لیام
# هوووییییی تمهههه،دزایییی خرررر،دیروز نیومدی آتسو جر خورد کار تورو کرد🗿 لیام هم کار میا رو کرد
- کاش می اومدیم 👍🏻
+ اره کاش
و باهم چشم تو چشم میشن دازای و میا👀👀
که صدای گوربه اومد
(میو میو
و فوکوزاوا رو داریم که داره دنبالش میره🤡🥳✨
- هی کیوکا خوش به حالت تو یه گربه داری👁️👄👁️🐈⬛🐈
! شما هم دارید دازای سان ( اشاره به میا)
+ عههه😅(خجالت)
!,- هار هار هار کار کار کار ( مثلا خنده)
& خانم میا؟
+ بل؟
& میشه یه لحظه بیاید؟
میا نگا به دازایعلی؟
- اوعوم
+باشه
رفتن...
&میا میشه فردا شب بیاید خونمون؟( ایی کثافت های منحرف)
+ دازای..
& اونم بیاد
+ میگم بهش ولی قول نمیدم بیام
& ممنون
بچه ها بعد از اینکه رید- چیز سناریو از دازای تموم شد از باجی بنویسم😅🐈⬛🤣
۲۲۷
۰۱ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.