پارت 1
پارت 1
ویو ات
امروز از مدرسه رفتم سر کار مجبورم بخاطر قمار پدرم کار کنم.
بعد کار کردن رفتم خونه خیلی خسته بودم کیلید رو زدم تو در دیدم بابام داره با یه پسره قمار میکنه بدون توجه خواندم برم تو اتاقم که با حرف پسره خشکم زد.
ویو تهیونگ
امروز کارم تو شرکت تموم شد رفتم بار مست کردم خواستم قمار کنم که یک مرد میان سال رو دیدم که می خواست بام قمار کنه منم قبول کردم قرار شد ساعت 8خونه ی مرده قمار کنم.
ویو راوی
ساعت هشت شد رفت خونه ی مرده داشتم شرت ها را می گفتن.
ویو تهیونگ
داشتیم شرت ها را میگفتم که یک دختر زیبا و خوش اندام امد فکر کنم دختر مرده بود.
(بابای ات رو با & نشون میدم)
تهیونگ.من سر دخترت قمار میکنم
&باشه قبول
میدونم کم بود
شرت
4تا فالو
ویو ات
امروز از مدرسه رفتم سر کار مجبورم بخاطر قمار پدرم کار کنم.
بعد کار کردن رفتم خونه خیلی خسته بودم کیلید رو زدم تو در دیدم بابام داره با یه پسره قمار میکنه بدون توجه خواندم برم تو اتاقم که با حرف پسره خشکم زد.
ویو تهیونگ
امروز کارم تو شرکت تموم شد رفتم بار مست کردم خواستم قمار کنم که یک مرد میان سال رو دیدم که می خواست بام قمار کنه منم قبول کردم قرار شد ساعت 8خونه ی مرده قمار کنم.
ویو راوی
ساعت هشت شد رفت خونه ی مرده داشتم شرت ها را می گفتن.
ویو تهیونگ
داشتیم شرت ها را میگفتم که یک دختر زیبا و خوش اندام امد فکر کنم دختر مرده بود.
(بابای ات رو با & نشون میدم)
تهیونگ.من سر دخترت قمار میکنم
&باشه قبول
میدونم کم بود
شرت
4تا فالو
۴.۵k
۰۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.