پارت ۴۸ فصل ۲
نیلا ویو...
یکم استرس داشتم هم بخاطر کوک هم بخاطر لونا و مخصوصا اوپا
سعی کردم انرژی های منفی رو از خودم پور کنم و سریعتر اماده شم
لباسم که بزور انتخاب کرده بودیم رو پوشیدم و موهام رو که از قبل رنگ زده بودم شونه کردم و چند لاخ از جلوی موهام رو خرگوشی بستم
یک ارایش کوچولو هم کردم و رفتم بببینم کوک اماده شده یا نه
وقتی داشتم میرفتم پایین رو مبل نشسته بود و سرش تو گوشیش بود...
یا صدای شنیدن پام برگشت سمتم
کوک ویو...
خدایا.... کل پرنسس های دنیا واقعی و افسانه ها به گرد پای پرنسس من نمیرسن
-نیلا.... با من ازدواج میکنی؟
+چی😂 شوخیت گرفته تو این موقعیت
-من کاملا جدیم
+یعنی چی؟
-یعنی میترسم از دستت بدم
+هی خوشگل پسر اگه مواظبم باشی کسی منو نمیدزده
-چی بگم سری قبل رو هنوز یادم نرفته اون سری حتی ندزدینت
+الان فرق داره
-ولی به حرفم فک کن لطفا
+باشه.. حتما
-خب دیگه بریم؟
+اره بریم
-ولی صبر کن...
+چیشده؟
-تو خیلی خوشگل شدی اگه یه لحظه حواسم پرت بشه ممکنه اتفاقی برات بیوفته
+خب؟
-یه سند مالکیت لازمه تمام
+ها؟
و بدون اینکه اجازه بدم سوالی بپرسه سرم رو اروم بردم تو گردنش و یک مارک محکم رو گردنش گذاشتم
-خب دیگه میتونیم بریم😆
+کوککککککککک.... اگه دستم بهت برسه..... لامصب خیلی درد داشتتتتت
-اینکه چیزی نیست
+کوککککککککک😠
-چیه راست میگم خو😂
+راستی لونا کجاس؟
-اونم حتما داره اماده میشه دیگه بریم
+اره بریم
نیلا ویو...
و رفتیم و رفتم داخل اون بار که بیشتر به سالن دنس میخورد وارد شدم و روی یک میز نشستم
اونجا خیلی خلوت بود.... اینجوری شاید یکم لونا شک میکرد اما باید سریع کارمون رو انجام میدادیم
بعد اینکه لونا اومد سعی کردم خیلی ریلکس و بدون استرس نقشم رو انجام بدم
٫سلام.. خوبی؟ چطوری؟ چه خبر؟ اتفاقی افتاده؟ چیزی شده؟
+با کوک بهم زدیم
٫چی؟؟ 😳
+مستر یه بیبی داشته دیگه منو الزم نداره
٫چییییی؟
+اره
وایسا من باهاش صحبت کنم
+نمیخواد
٫چس چیکار میکنی؟
+میرم پیش اوپا
٫تهیونگ برنمیگرده؟
+نه
میتونستم صدای خنده ها کوک پشت ایرپاد رو بشنوم
و بعد کلی صحبت کردن...
یکم استرس داشتم هم بخاطر کوک هم بخاطر لونا و مخصوصا اوپا
سعی کردم انرژی های منفی رو از خودم پور کنم و سریعتر اماده شم
لباسم که بزور انتخاب کرده بودیم رو پوشیدم و موهام رو که از قبل رنگ زده بودم شونه کردم و چند لاخ از جلوی موهام رو خرگوشی بستم
یک ارایش کوچولو هم کردم و رفتم بببینم کوک اماده شده یا نه
وقتی داشتم میرفتم پایین رو مبل نشسته بود و سرش تو گوشیش بود...
یا صدای شنیدن پام برگشت سمتم
کوک ویو...
خدایا.... کل پرنسس های دنیا واقعی و افسانه ها به گرد پای پرنسس من نمیرسن
-نیلا.... با من ازدواج میکنی؟
+چی😂 شوخیت گرفته تو این موقعیت
-من کاملا جدیم
+یعنی چی؟
-یعنی میترسم از دستت بدم
+هی خوشگل پسر اگه مواظبم باشی کسی منو نمیدزده
-چی بگم سری قبل رو هنوز یادم نرفته اون سری حتی ندزدینت
+الان فرق داره
-ولی به حرفم فک کن لطفا
+باشه.. حتما
-خب دیگه بریم؟
+اره بریم
-ولی صبر کن...
+چیشده؟
-تو خیلی خوشگل شدی اگه یه لحظه حواسم پرت بشه ممکنه اتفاقی برات بیوفته
+خب؟
-یه سند مالکیت لازمه تمام
+ها؟
و بدون اینکه اجازه بدم سوالی بپرسه سرم رو اروم بردم تو گردنش و یک مارک محکم رو گردنش گذاشتم
-خب دیگه میتونیم بریم😆
+کوککککککککک.... اگه دستم بهت برسه..... لامصب خیلی درد داشتتتتت
-اینکه چیزی نیست
+کوککککککککک😠
-چیه راست میگم خو😂
+راستی لونا کجاس؟
-اونم حتما داره اماده میشه دیگه بریم
+اره بریم
نیلا ویو...
و رفتیم و رفتم داخل اون بار که بیشتر به سالن دنس میخورد وارد شدم و روی یک میز نشستم
اونجا خیلی خلوت بود.... اینجوری شاید یکم لونا شک میکرد اما باید سریع کارمون رو انجام میدادیم
بعد اینکه لونا اومد سعی کردم خیلی ریلکس و بدون استرس نقشم رو انجام بدم
٫سلام.. خوبی؟ چطوری؟ چه خبر؟ اتفاقی افتاده؟ چیزی شده؟
+با کوک بهم زدیم
٫چی؟؟ 😳
+مستر یه بیبی داشته دیگه منو الزم نداره
٫چییییی؟
+اره
وایسا من باهاش صحبت کنم
+نمیخواد
٫چس چیکار میکنی؟
+میرم پیش اوپا
٫تهیونگ برنمیگرده؟
+نه
میتونستم صدای خنده ها کوک پشت ایرپاد رو بشنوم
و بعد کلی صحبت کردن...
۲.۶k
۰۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.