بارها گفته ام. و بار دگر مي گويم ◇◇◇
بارها گفته ام. و بار دگر مي گويم ◇◇◇
کِ مَنِ دلشده اين رَه نه به خود می پويم
در پس آينه ها طوطیِ طوبی صفتم داشته اند
آن چه استاد اَزَل: گفت: بگو: می گويم: : :
من اگر خارمُ گَر گُل چمن آرايی هست۰که از آن دست..که او مي کُِشَِدَم..ّ..می رويم...من اَگر خوبمُ و گَر نیک برو خود را باش....،که پَسِ پرده خودت میدانی... که چِ خوب استُ
گِ بد !!!
دوستان عيب منِ بي دلُ حيران مکنيد..؛
گوهری دارمُ وباز...صاحب نظری مي جويم.
گر چه با دَلق ملمَّع مِیِ گلگون عيب است
،که عیبی مکنم طَلقُ کَزو رنگُ ريا مي شويم ¡ ¡ ¡
زنگ خنده و گريه عشّاق ز جايي دگر است...
مِی سَرايم بِ شبُ... وقت... سحر... مي مويَم....
حافظم گفت: که خاکِ درِ ميخانه مَبوی ¡
باز گو که ْ:. مکنم عيبی و غیبت! تَهِ مَشق..! که به مَشکِ میدانِ سَحَر 🔸️🔸️🔸️تَکِ مُشکِ خُتَنی مي بويم ● ● ●
کِ مَنِ دلشده اين رَه نه به خود می پويم
در پس آينه ها طوطیِ طوبی صفتم داشته اند
آن چه استاد اَزَل: گفت: بگو: می گويم: : :
من اگر خارمُ گَر گُل چمن آرايی هست۰که از آن دست..که او مي کُِشَِدَم..ّ..می رويم...من اَگر خوبمُ و گَر نیک برو خود را باش....،که پَسِ پرده خودت میدانی... که چِ خوب استُ
گِ بد !!!
دوستان عيب منِ بي دلُ حيران مکنيد..؛
گوهری دارمُ وباز...صاحب نظری مي جويم.
گر چه با دَلق ملمَّع مِیِ گلگون عيب است
،که عیبی مکنم طَلقُ کَزو رنگُ ريا مي شويم ¡ ¡ ¡
زنگ خنده و گريه عشّاق ز جايي دگر است...
مِی سَرايم بِ شبُ... وقت... سحر... مي مويَم....
حافظم گفت: که خاکِ درِ ميخانه مَبوی ¡
باز گو که ْ:. مکنم عيبی و غیبت! تَهِ مَشق..! که به مَشکِ میدانِ سَحَر 🔸️🔸️🔸️تَکِ مُشکِ خُتَنی مي بويم ● ● ●
۱.۱k
۰۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.