پارت ۵ : عشق و سرنوشت
از زبان گیسو
دستشو گرفتم رفیم سمت ماشین گندم نشست پشت فرمون رفتیم و رفتیم به سمت محبوب ترین شیرینی فروشی تهران یه جعبه شیرینی گرفتیم و رفتیم یه تا دونه دسته گله بزرگ گل رز گرفتیم و رفتیم خونه حسابی خوشحال بودم رسیدیم خونه و رفتیم تو
گندم :سلام مامان خانوم بهت تبریک میگم مامان :برای چی؟!..
گندم :چون دخترایی رو داری که بورسه تحصیلی کره رو اوردن
مامان :چی !!!
گندم با جیغ و خوشحالی گفت :مامان دخترات بورس تحصیلی کره رو اوردن و داره میرن کره
دستشو گرفتم رفیم سمت ماشین گندم نشست پشت فرمون رفتیم و رفتیم به سمت محبوب ترین شیرینی فروشی تهران یه جعبه شیرینی گرفتیم و رفتیم یه تا دونه دسته گله بزرگ گل رز گرفتیم و رفتیم خونه حسابی خوشحال بودم رسیدیم خونه و رفتیم تو
گندم :سلام مامان خانوم بهت تبریک میگم مامان :برای چی؟!..
گندم :چون دخترایی رو داری که بورسه تحصیلی کره رو اوردن
مامان :چی !!!
گندم با جیغ و خوشحالی گفت :مامان دخترات بورس تحصیلی کره رو اوردن و داره میرن کره
۴.۴k
۲۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.