Part¹⁴
Part¹⁴
ات ویو
اصلا نمیدونم ته کجاست ولش رفتم بیرون تو راه بودم که یک ماشین وایساد جلوم از ماشینش فهمیدم تهیونگه درو باز کرد
ته:مادمازل میشه بیاین تو ماشین
واییییی این چقدر دو روئه تا الان دعوا میکرد الان به راهم ادامه دادم و رفتم و همینطور که راه میرفتم گفتم
ات:اگه دوباره بیای سره راهم جوری جیغ میزنم که تا آخر عمرت گوشت درد بکنه
و رفتم و تهیونگم چون میدونستم حرفم قطعا واقعیت داره رفت
رسیدم خونه هعیییی مامان و بابا نیستن بیان استقبال رفتم بالا دوش گرفتم و خوابیدم
پرش زمانی به ۵ عصر............................................................................
ات ویو
از خواب بیدار شدم هوففففف ساعت چنده یاااااا من ۴ ساعته خوابیدمممممم. بلند شدن رفتم حموم اومدم بیرون رفتم یک چیزی خوردم اصلا ته رو ندیدم بهتر ولش رفتم بالا حاضر شدم با بچه ها رفتیم بیرون و برگشتم خونه و خوابیدم
پرش زمانی به فردا صبح ......................................................
ات ویو
از خواب بیدار شدم حاضر شدم رفتم مدرسه یوم دیر کردم همه سره کلاس بودن داشتم میرفتم که دست یک نفر جلو دهنم حس کردم کشیدم و بردم پشت مدرسه شروع کردن به زدنم انقدر زدن به شکمم و قفسه سینم با پا دست و سعی کردن لباسامو پاره کنن ولی خیلی سعی کردم دیکه اخرش انقدر زدنم خودشون به نفس نفس افتادن ولی باز نتونستن کاری کنن ولی وله لباسام پاره شد
......:زنگ تفریح میکنیمتم فکر نکن چون الان انجام ندادیم یعنی ولت کردین توهم که نمیتونی بدون لباس جایی بری
اون کسی نبود جزززززز
بخواطر تولد تهیونگ این پارت بدون شرط میزارم پارت بعدیو شب میزارم
ات ویو
اصلا نمیدونم ته کجاست ولش رفتم بیرون تو راه بودم که یک ماشین وایساد جلوم از ماشینش فهمیدم تهیونگه درو باز کرد
ته:مادمازل میشه بیاین تو ماشین
واییییی این چقدر دو روئه تا الان دعوا میکرد الان به راهم ادامه دادم و رفتم و همینطور که راه میرفتم گفتم
ات:اگه دوباره بیای سره راهم جوری جیغ میزنم که تا آخر عمرت گوشت درد بکنه
و رفتم و تهیونگم چون میدونستم حرفم قطعا واقعیت داره رفت
رسیدم خونه هعیییی مامان و بابا نیستن بیان استقبال رفتم بالا دوش گرفتم و خوابیدم
پرش زمانی به ۵ عصر............................................................................
ات ویو
از خواب بیدار شدم هوففففف ساعت چنده یاااااا من ۴ ساعته خوابیدمممممم. بلند شدن رفتم حموم اومدم بیرون رفتم یک چیزی خوردم اصلا ته رو ندیدم بهتر ولش رفتم بالا حاضر شدم با بچه ها رفتیم بیرون و برگشتم خونه و خوابیدم
پرش زمانی به فردا صبح ......................................................
ات ویو
از خواب بیدار شدم حاضر شدم رفتم مدرسه یوم دیر کردم همه سره کلاس بودن داشتم میرفتم که دست یک نفر جلو دهنم حس کردم کشیدم و بردم پشت مدرسه شروع کردن به زدنم انقدر زدن به شکمم و قفسه سینم با پا دست و سعی کردن لباسامو پاره کنن ولی خیلی سعی کردم دیکه اخرش انقدر زدنم خودشون به نفس نفس افتادن ولی باز نتونستن کاری کنن ولی وله لباسام پاره شد
......:زنگ تفریح میکنیمتم فکر نکن چون الان انجام ندادیم یعنی ولت کردین توهم که نمیتونی بدون لباس جایی بری
اون کسی نبود جزززززز
بخواطر تولد تهیونگ این پارت بدون شرط میزارم پارت بعدیو شب میزارم
۲.۰k
۰۸ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.