گس لایتر/ادامه پارت ۱۳۹
وارد بیمارستان شد... راهروی بیمارستان رو با عجله طی کرد...
خودشو به اتاق عمل رسوند...
جلوی در اتاق عمل با دیدن بقیه کمی احساس شرمندگی کرد... اما خم به ابرو نیاورد!
عادت کرده بود هیچوقت از خودش ضعف نشون نده...با همه سلام و احوالپرسی کرد...
از جی وون وضعیت بایول و اینکه از کی توی اتاق عمله رو پرسید...
نامو از جاش بلند شد و آروم به سمت جونگکوک رفت...
کمی از بقیه دورتر ایستادن...
با صدای آروم اما محکم و جدی جونگکوک و مورد خطاب قرار داد:
کجا بودی؟!!!
مکث کرد...با نگاه سردش خیره به پدرش جواب داد: بخاطر ماموریت پلیس راه اصلی بسته شده بود
نامو: کاش بهانه ی بهتری داشتی!
با صورتی که هیچ حسی رو منتقل نمیکرد جواب داد:
هیچوقت باورم نکردید...
الانم مثل همیشه ازتون انتظاری نمیرفت
!
نامو: چرا وقتی شب شد هنوزم پیش همسرت نبودی؟!!
نگاه سردشو از پدرش گرفت...و بدون اینکه به سوال پدرش جواب بده...ازش دور شد و به بقیه ملحق شد....
خودشو به اتاق عمل رسوند...
جلوی در اتاق عمل با دیدن بقیه کمی احساس شرمندگی کرد... اما خم به ابرو نیاورد!
عادت کرده بود هیچوقت از خودش ضعف نشون نده...با همه سلام و احوالپرسی کرد...
از جی وون وضعیت بایول و اینکه از کی توی اتاق عمله رو پرسید...
نامو از جاش بلند شد و آروم به سمت جونگکوک رفت...
کمی از بقیه دورتر ایستادن...
با صدای آروم اما محکم و جدی جونگکوک و مورد خطاب قرار داد:
کجا بودی؟!!!
مکث کرد...با نگاه سردش خیره به پدرش جواب داد: بخاطر ماموریت پلیس راه اصلی بسته شده بود
نامو: کاش بهانه ی بهتری داشتی!
با صورتی که هیچ حسی رو منتقل نمیکرد جواب داد:
هیچوقت باورم نکردید...
الانم مثل همیشه ازتون انتظاری نمیرفت
!
نامو: چرا وقتی شب شد هنوزم پیش همسرت نبودی؟!!
نگاه سردشو از پدرش گرفت...و بدون اینکه به سوال پدرش جواب بده...ازش دور شد و به بقیه ملحق شد....
۱۸.۸k
۲۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.