𝐀𝐥𝐨𝐧𝐞 𝐢𝐧 𝐒𝐞𝐨𝐮𝐥 فصل ۵ پارت ۱۱
مجری_خیلی عجیبه که کمپانی هایب بعد از سال ها کاراموز دختر قبول کردن...اقای بنگ شی پی پیدینیم در این مورد صحبتی ندارین؟
پیدی_درسته که ما چندین مدت بود به دلیل یک مسایلی کاراموز دختر قبول نمیکردیم اما به دلیل استعداد های خاص کیم ا.ت و همچنین بع دلیل اینکه خواستیم یک اتفاق و سورپرایز باشه برای دنیای کیپاپ به همین دلیل بیانیه زدیم و خانم ا.ت اولین نفری بودن که اودیشن دادن و قبول شدن
مجری_خب چه عالی...خانم ا.ت
_بفرمایین
مجری_از اونجایی که شما ایدولی از کمپانی هایب هستین میتونین به ما بگین که ارتباطتون با گروه بی تی اس در چه حده؟(از همینجا میخوان وارد هیت دادن بشن عوضیا)
_خب ما در حال حاضر باهم توی یک خوابگاه هستیم و تمام وقت و تمرینمون در کنار همدیگه هستش و من از این موضوع راضیم چون من فقط به دلیل لینکه ارمی بودم و بی تی اس رو ببینم به کره مهاجرت کردم و الان بعد سه سال اینجام و رویام حقیقی شد
بعد از گفتن این حرف ها کم کم همهمه ها بلند شد و مردم شروع به توهین و هیت دادن کردن
..._تو لیاقت نداری پیش اعضا زندگی کنی
..._اونا هیج وقت ادمی مثل تورو کنارشون تحمل نمیکنن
..._تو هرگز نمیتونی پیش اونا بمونی تو یک اشغالی هستی که اونا تورو میندازنت سطل اشغال جای تو توی شطل اشغاله
حرفاشون مثل یک نیزه با سری تیز فرو میشد تو قلبم و حالم رو بدتر میکرد
..._توی خارجی فکر کردی میتونی پیش بی تی اس زندگی کنی؟تو کی هستی دیگه جز یک ادم پوچ بر ارزش تو اصلا لیاقت بودن تو دنیای کیپاپ رو نداری چی برسه پیش بی تی اس زندگی کنی
مجری_خب ما اینجا مصاحبه رو به پایان میرسونیم و از محل مرخص میشیم
به کمک بادیگاردا که مراقب بودن از انبوهی از افراد که از هر کدومشون یک صدا و یک جمله ی"تو لیاقت بودن کنار بی تی اس رو نداری"شنیده میشد و قلبم هربار نابود میشد اما من اونجا خودمو نگه داشتم تا خودمو ضعیف نشون ندم خیلی ها سعی کردن بهم صدمه بزنن اما بادیگاردا اجازه ندادن
نیم ساعت بعد
تهیونگ ویو
با کلی بدبختی رفتم اتاق شوگا اول در زدم
شوگ_بله
_هیونگ میتونم بیام داخل؟
اول کمی سکوت کرد ولی بعد گفت بیا
درو باز کردم پشت پیانو نشسته بود و سرش پایین بود و مشغول پیانو زدن بود مثل همیشه عالی مینواخت و منم فقط به ملودی هایی که از پیانو نواخته میشد گوش میدادم که خودش شروع کرد
شوگ_از کارت پشیمونی درسته؟
_خیلی و اومدم از دلت در بیارم هیونگ
شوگ_میدونم ما نمیتونیم حتی یک لحظه از هم دلخور باشیم منم از حرفم واقعا ناراحتم و معذرت میخوام
_نه هیونگ اونی که متاسفه منم تو هیج کاری نکردی
شوگ_......درسته😂و تو باید پشیمون باشی
_یااااااا هیونگ😂😐😬
شوگ_شوخی کردم بابا خب من بخشیدمت
_تو هیونگ مهربون خودمی............
پیدی_درسته که ما چندین مدت بود به دلیل یک مسایلی کاراموز دختر قبول نمیکردیم اما به دلیل استعداد های خاص کیم ا.ت و همچنین بع دلیل اینکه خواستیم یک اتفاق و سورپرایز باشه برای دنیای کیپاپ به همین دلیل بیانیه زدیم و خانم ا.ت اولین نفری بودن که اودیشن دادن و قبول شدن
مجری_خب چه عالی...خانم ا.ت
_بفرمایین
مجری_از اونجایی که شما ایدولی از کمپانی هایب هستین میتونین به ما بگین که ارتباطتون با گروه بی تی اس در چه حده؟(از همینجا میخوان وارد هیت دادن بشن عوضیا)
_خب ما در حال حاضر باهم توی یک خوابگاه هستیم و تمام وقت و تمرینمون در کنار همدیگه هستش و من از این موضوع راضیم چون من فقط به دلیل لینکه ارمی بودم و بی تی اس رو ببینم به کره مهاجرت کردم و الان بعد سه سال اینجام و رویام حقیقی شد
بعد از گفتن این حرف ها کم کم همهمه ها بلند شد و مردم شروع به توهین و هیت دادن کردن
..._تو لیاقت نداری پیش اعضا زندگی کنی
..._اونا هیج وقت ادمی مثل تورو کنارشون تحمل نمیکنن
..._تو هرگز نمیتونی پیش اونا بمونی تو یک اشغالی هستی که اونا تورو میندازنت سطل اشغال جای تو توی شطل اشغاله
حرفاشون مثل یک نیزه با سری تیز فرو میشد تو قلبم و حالم رو بدتر میکرد
..._توی خارجی فکر کردی میتونی پیش بی تی اس زندگی کنی؟تو کی هستی دیگه جز یک ادم پوچ بر ارزش تو اصلا لیاقت بودن تو دنیای کیپاپ رو نداری چی برسه پیش بی تی اس زندگی کنی
مجری_خب ما اینجا مصاحبه رو به پایان میرسونیم و از محل مرخص میشیم
به کمک بادیگاردا که مراقب بودن از انبوهی از افراد که از هر کدومشون یک صدا و یک جمله ی"تو لیاقت بودن کنار بی تی اس رو نداری"شنیده میشد و قلبم هربار نابود میشد اما من اونجا خودمو نگه داشتم تا خودمو ضعیف نشون ندم خیلی ها سعی کردن بهم صدمه بزنن اما بادیگاردا اجازه ندادن
نیم ساعت بعد
تهیونگ ویو
با کلی بدبختی رفتم اتاق شوگا اول در زدم
شوگ_بله
_هیونگ میتونم بیام داخل؟
اول کمی سکوت کرد ولی بعد گفت بیا
درو باز کردم پشت پیانو نشسته بود و سرش پایین بود و مشغول پیانو زدن بود مثل همیشه عالی مینواخت و منم فقط به ملودی هایی که از پیانو نواخته میشد گوش میدادم که خودش شروع کرد
شوگ_از کارت پشیمونی درسته؟
_خیلی و اومدم از دلت در بیارم هیونگ
شوگ_میدونم ما نمیتونیم حتی یک لحظه از هم دلخور باشیم منم از حرفم واقعا ناراحتم و معذرت میخوام
_نه هیونگ اونی که متاسفه منم تو هیج کاری نکردی
شوگ_......درسته😂و تو باید پشیمون باشی
_یااااااا هیونگ😂😐😬
شوگ_شوخی کردم بابا خب من بخشیدمت
_تو هیونگ مهربون خودمی............
۳۷.۳k
۳۰ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.