فن فیک فصل اول پارت ¹
*یک روز توی مدرسه....*
*راهنما:
*:پایپر؛-:کلارا؛#:آرتور؛@:هنری؛%:نایمی*کمی تغییر به اسمش**
*:هعیی....مدرسه خیلی خسته کنندهست.....
-:سعی کن یکم خوش بین باشی پایپر،یکم دیدت رو به دنیا عوض کن
*:سعی نکن کاری کنی که ساکت شم،چون این بدبختیا هیچ وقت تموم نمیشن....
-:اقا چرا می نالی اینقد؟😑
*:چون دوس دارم.
-:هعییییی خدااا
*بعد مدرسه*
تو راه
-:بنظرت امروز روز خوبی نیست؟
*:معلومه که نه!همین که شروع میکنم به تعریف از زیبایی های نداشته ی زندگی،یچیزی همه چیو خراب میکنه!ببین:
وای خدای من!امروز چه روز خوبیه!!رنگین کمون رو ببین...!
(همون لحظه یه پرنده میرینه رو بستنیش)......
*:ای لعنت به جدالعابادت!!!حرومزاده ی پلشتِ خاک برسر!!!
-:😃....😀😶
*:خیلی خوب.....اصلا مهم نیست...بیست تومنم به فنا رفت....
-:بنظرت چقدر مونده تا خونه؟
*:برام مهم نیست
(همون لحظه آرتور از کنارشون رد میشه و میخوره به پایپر)
#:حواست کجاست؟
-:هی!با خواهر من درست حرف بزن
(همون لحظه پایپر از آرتور خوشش میاد)
*:ای بابا،کلارا اینقد سخت نگیر!منو نخورده که...
#:(خطاب به کلارا)تو زبونشی؟؟؟
-:(پوکر فیس)
*:اقا اصن مهم نیست،مگه نمیخواستیم بریم خونه؟؟
-:کجا رو بریم خونه؟؟؟هنوز تازه اولشه!
*:(به طور وحشتناکی عصبانی میشه)گفتم بیا.....!!!!!!
-:خیلی خوب باشه....
*:(رفتار کیوت بعد از خشم اژدها💀)آفلین🤧😊😇بیا بریم😇
#:(تو دلش)هعی...فک کنم خواهر اون مو قرمزه عقب مانده ای چیزی بود...ولی مو قرمزه خیلی خوشگل بود...با چشمای آبیش...!!*زاررررت👍🏻*
خواهر اون موقرمزه هم خوب بود...اونم موهاش طلایی بود و چشماش عسلی....هعی....چرا وقتمو دارم با این فکرا هدر میدم؟
توی خونه
*:(روشن کردن تلوزیون)عه کلارا!داره آمیزینگ دیجیتال سیرکس میده😀
-:عه؟واقعا؟
*: پ ن پ دارم مسخره میکنم:\داره میده دیگه این چه سوالیه؟😀
-:ای بابا،بنظرت بعدش چی میده...؟
*:اسکل اینا چه سوالاتین که میپرسی؟بشین کارتونتو نگا کن دیه😑
-:عه!پایپر،فنتزی زون وید جدید گزاشته!!!
*:از چیه؟؟؟
-:پاپی پلی تایم
*:اها....
ادامه دارد...
*راهنما:
*:پایپر؛-:کلارا؛#:آرتور؛@:هنری؛%:نایمی*کمی تغییر به اسمش**
*:هعیی....مدرسه خیلی خسته کنندهست.....
-:سعی کن یکم خوش بین باشی پایپر،یکم دیدت رو به دنیا عوض کن
*:سعی نکن کاری کنی که ساکت شم،چون این بدبختیا هیچ وقت تموم نمیشن....
-:اقا چرا می نالی اینقد؟😑
*:چون دوس دارم.
-:هعییییی خدااا
*بعد مدرسه*
تو راه
-:بنظرت امروز روز خوبی نیست؟
*:معلومه که نه!همین که شروع میکنم به تعریف از زیبایی های نداشته ی زندگی،یچیزی همه چیو خراب میکنه!ببین:
وای خدای من!امروز چه روز خوبیه!!رنگین کمون رو ببین...!
(همون لحظه یه پرنده میرینه رو بستنیش)......
*:ای لعنت به جدالعابادت!!!حرومزاده ی پلشتِ خاک برسر!!!
-:😃....😀😶
*:خیلی خوب.....اصلا مهم نیست...بیست تومنم به فنا رفت....
-:بنظرت چقدر مونده تا خونه؟
*:برام مهم نیست
(همون لحظه آرتور از کنارشون رد میشه و میخوره به پایپر)
#:حواست کجاست؟
-:هی!با خواهر من درست حرف بزن
(همون لحظه پایپر از آرتور خوشش میاد)
*:ای بابا،کلارا اینقد سخت نگیر!منو نخورده که...
#:(خطاب به کلارا)تو زبونشی؟؟؟
-:(پوکر فیس)
*:اقا اصن مهم نیست،مگه نمیخواستیم بریم خونه؟؟
-:کجا رو بریم خونه؟؟؟هنوز تازه اولشه!
*:(به طور وحشتناکی عصبانی میشه)گفتم بیا.....!!!!!!
-:خیلی خوب باشه....
*:(رفتار کیوت بعد از خشم اژدها💀)آفلین🤧😊😇بیا بریم😇
#:(تو دلش)هعی...فک کنم خواهر اون مو قرمزه عقب مانده ای چیزی بود...ولی مو قرمزه خیلی خوشگل بود...با چشمای آبیش...!!*زاررررت👍🏻*
خواهر اون موقرمزه هم خوب بود...اونم موهاش طلایی بود و چشماش عسلی....هعی....چرا وقتمو دارم با این فکرا هدر میدم؟
توی خونه
*:(روشن کردن تلوزیون)عه کلارا!داره آمیزینگ دیجیتال سیرکس میده😀
-:عه؟واقعا؟
*: پ ن پ دارم مسخره میکنم:\داره میده دیگه این چه سوالیه؟😀
-:ای بابا،بنظرت بعدش چی میده...؟
*:اسکل اینا چه سوالاتین که میپرسی؟بشین کارتونتو نگا کن دیه😑
-:عه!پایپر،فنتزی زون وید جدید گزاشته!!!
*:از چیه؟؟؟
-:پاپی پلی تایم
*:اها....
ادامه دارد...
۱.۹k
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.