ماه روشن من
ماه روشن من
part(27)
نشستم رو صندلی دیدم دکتر بعد یک ساعتو نیم امد بیرون
/اقای پارک
-بله
/خانم پارک خیلی قوی هستن نه سمی رفته تو بدنش و نه با خونشون مخلوط شده ولی 2 روز تو بیمارستان بستری میمونن یا شایدم بیشتر بعد مرخص میشن الان هم ازمایش گرفتم تا ببینم اوضاش چطوره
-ممنونم( با ذوق و خوشحالی )
-میتونم ببینمش
/بله حتما
رفتم سمت اتاق هلیا که توش بود
-ببیبم چرا داشتی ترکم میکردی میدونی تو تنها دارایی من هستی تو گل خوشبوی منی تو دنیای سر سبز منی تو ستاره پر نور منی چرا مراقبت نیستم اخه عشقم
+ددی( بیحال و صدای گرفته )
-بهوش امدی عشقم جون دل ددی؟
+دوست دارم دلم واست تنگ شده بود
-منم بیبی( با گریه)
+عه عشقم گریه نکن
هلیا با انگشت شصتش اشکای جیمین رو پاک کرد
+دیگه نمیخوام اشکاتو ببینم
دیدم یهو هلیا تز دهنش خون امد بیرون البته کم
+عوق
-بیبی چی شده دکتر بیا( داد)
/چی شده اقای پارک
-هلیا خون بالا اورد
/نگران نباشید عادیه بخاطره گردنشونه
-اها ممنون ببخشید
/نه اقا وظیفه هست من چند تا بادیگارد گذاشتم پشت در چون ایدل معروف که تو بی تی اس هستین گذاشتم درو نو قفل کنید پرده هارو هم بکشید پنجره دو جه دارست
-ممنون
+ممنون
/خواهش خانم خواهش اقا خدانگهدار شب خوش
-شب خوش
+شب خوش
چون هلیا دو روز یا بیشتر تو بیمارستان میموند من هم تا اخرش میموندم
زنگ زدم به میا
(بچه ها من یچیزی راجب میا بگم میا دختر دایی جیمین ، جیمین هم پسر عمه میاعه ولی همو در حد دوست دوست دارن و رابطشون در حد خواهر برادیه میا هم دوست هلیا ست که میا کره ای ولی ایران درست خونده و دوست چند ساله هلیا ست )
-الو سلام میا خوبی
&سلام جیمین شی خوبم تو خوبی
-مرسی راستی
&هوم چیزی شده هلیا شی کجاست؟
-هلیا بیمارستانه
&چیییییییی اخه چرا( با ترس)
-نگران نباش میسو کثافت هرزه اشغال رگ دست چپ هلیا رو زد بعد رگ گردن هلیا رو هم با تیغش برید و بعدسم زد ولی نه بت خونش مخلوط شده نه به بدنش رسیده
ازش ازمایش گرفتن منتظر جوابیم 2 روز یا بیشتر تو بیمارستانه و منم همش پیشش میمونم
&وای جیمین اخه مراقبش باش خب من الان میام
-باش مراقب باش بای
&بای
پایان ویو جیمین
ویو میا
وقتی اون خبر رو شنیدم اماده شدم و رفتم سمت بیمارستان جیمین هم لوکیشن فرستاد منو ته راه افتادیم سمت بیمارستان
&جیمین
-عه میا سلام خوبی ته سلام داداشی
بچه ها من ته رو × این نشون میدمش
×سلاک جیمین خوبم تو خوبی داشی
-خوبم بیا بریم تو اتاق هلیام
&بریم بدو
&هلیا جونم( گریه)
+عه میا شی چرا گریه میکنی
×سلام هلی خوبی
+مرسی خوبم
-عشقم من همینجام چیزی خواستی زنگ بزن باشه
+باش ددی برید
-مراقب باش نفسم
+باش تو هم مراقب باش جیگرم
&وای چه رمانتیکیت
-ممنون
+مرسی
&خوبی دختر؟
+اره خوبم تو خوبی
&اره راستی
+چی شده
&من دارم مامان میشم
+اخ جوووون نی نی کوسولو.
&از دست تو
-خب ما امدیم چی میگفتید
+عررررر جیمین میا نی نی داره
-وای واقعا مبارکه
&و×مرسی داداش
-خواهش
&خب ما بریم مراقب باشید جیمین تو هم مراقب هلیمون باش و تا اخر روز مرخصیش پیشش بمون داش
-باش خدافس
+خدافس
&و× خدافس
شب
جیمین امد پیشم رو تخت دراز کشید دیدم جیمین.............
خماری 😂
میزارم 🫀😈
لایک💛
کامنت♥
فراموش نشه بیبی عام🪐♥
part(27)
نشستم رو صندلی دیدم دکتر بعد یک ساعتو نیم امد بیرون
/اقای پارک
-بله
/خانم پارک خیلی قوی هستن نه سمی رفته تو بدنش و نه با خونشون مخلوط شده ولی 2 روز تو بیمارستان بستری میمونن یا شایدم بیشتر بعد مرخص میشن الان هم ازمایش گرفتم تا ببینم اوضاش چطوره
-ممنونم( با ذوق و خوشحالی )
-میتونم ببینمش
/بله حتما
رفتم سمت اتاق هلیا که توش بود
-ببیبم چرا داشتی ترکم میکردی میدونی تو تنها دارایی من هستی تو گل خوشبوی منی تو دنیای سر سبز منی تو ستاره پر نور منی چرا مراقبت نیستم اخه عشقم
+ددی( بیحال و صدای گرفته )
-بهوش امدی عشقم جون دل ددی؟
+دوست دارم دلم واست تنگ شده بود
-منم بیبی( با گریه)
+عه عشقم گریه نکن
هلیا با انگشت شصتش اشکای جیمین رو پاک کرد
+دیگه نمیخوام اشکاتو ببینم
دیدم یهو هلیا تز دهنش خون امد بیرون البته کم
+عوق
-بیبی چی شده دکتر بیا( داد)
/چی شده اقای پارک
-هلیا خون بالا اورد
/نگران نباشید عادیه بخاطره گردنشونه
-اها ممنون ببخشید
/نه اقا وظیفه هست من چند تا بادیگارد گذاشتم پشت در چون ایدل معروف که تو بی تی اس هستین گذاشتم درو نو قفل کنید پرده هارو هم بکشید پنجره دو جه دارست
-ممنون
+ممنون
/خواهش خانم خواهش اقا خدانگهدار شب خوش
-شب خوش
+شب خوش
چون هلیا دو روز یا بیشتر تو بیمارستان میموند من هم تا اخرش میموندم
زنگ زدم به میا
(بچه ها من یچیزی راجب میا بگم میا دختر دایی جیمین ، جیمین هم پسر عمه میاعه ولی همو در حد دوست دوست دارن و رابطشون در حد خواهر برادیه میا هم دوست هلیا ست که میا کره ای ولی ایران درست خونده و دوست چند ساله هلیا ست )
-الو سلام میا خوبی
&سلام جیمین شی خوبم تو خوبی
-مرسی راستی
&هوم چیزی شده هلیا شی کجاست؟
-هلیا بیمارستانه
&چیییییییی اخه چرا( با ترس)
-نگران نباش میسو کثافت هرزه اشغال رگ دست چپ هلیا رو زد بعد رگ گردن هلیا رو هم با تیغش برید و بعدسم زد ولی نه بت خونش مخلوط شده نه به بدنش رسیده
ازش ازمایش گرفتن منتظر جوابیم 2 روز یا بیشتر تو بیمارستانه و منم همش پیشش میمونم
&وای جیمین اخه مراقبش باش خب من الان میام
-باش مراقب باش بای
&بای
پایان ویو جیمین
ویو میا
وقتی اون خبر رو شنیدم اماده شدم و رفتم سمت بیمارستان جیمین هم لوکیشن فرستاد منو ته راه افتادیم سمت بیمارستان
&جیمین
-عه میا سلام خوبی ته سلام داداشی
بچه ها من ته رو × این نشون میدمش
×سلاک جیمین خوبم تو خوبی داشی
-خوبم بیا بریم تو اتاق هلیام
&بریم بدو
&هلیا جونم( گریه)
+عه میا شی چرا گریه میکنی
×سلام هلی خوبی
+مرسی خوبم
-عشقم من همینجام چیزی خواستی زنگ بزن باشه
+باش ددی برید
-مراقب باش نفسم
+باش تو هم مراقب باش جیگرم
&وای چه رمانتیکیت
-ممنون
+مرسی
&خوبی دختر؟
+اره خوبم تو خوبی
&اره راستی
+چی شده
&من دارم مامان میشم
+اخ جوووون نی نی کوسولو.
&از دست تو
-خب ما امدیم چی میگفتید
+عررررر جیمین میا نی نی داره
-وای واقعا مبارکه
&و×مرسی داداش
-خواهش
&خب ما بریم مراقب باشید جیمین تو هم مراقب هلیمون باش و تا اخر روز مرخصیش پیشش بمون داش
-باش خدافس
+خدافس
&و× خدافس
شب
جیمین امد پیشم رو تخت دراز کشید دیدم جیمین.............
خماری 😂
میزارم 🫀😈
لایک💛
کامنت♥
فراموش نشه بیبی عام🪐♥
۶.۵k
۰۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.