*جونگ کوک
*جونگ کوک
امروز می خواستم برم خونه بهترین دوستم که توی راه به ی پسر برخورد کردم اومدم داد بزنم ولی وقتی دیدمش ای جوری شدم
فلش بک به حال
(از زبون ادمین)
همه داشتن باهم حرف میزدن و تهیونگم داشت گوشی نگاه می کرد که دید اون سهون (سانسوووور) بهش پیام داده
*تهیونگ
داشتم گوشی نگاه می کردم که دیدم اون سهون نمیدونم چی چی بهم پیام داده رفتم خوندمش چیییییی دم در خونه ما چیکار می کنه زود بلند شدم اومدم برم که
^:کجا میری
ته: الان برمی گردم یکی از دوستام منتظرمه دم در یچیزی لازم داشتم که برام آورده
^:باشه
*تهیونگ
رفتم دم در دیدم که.....
امروز می خواستم برم خونه بهترین دوستم که توی راه به ی پسر برخورد کردم اومدم داد بزنم ولی وقتی دیدمش ای جوری شدم
فلش بک به حال
(از زبون ادمین)
همه داشتن باهم حرف میزدن و تهیونگم داشت گوشی نگاه می کرد که دید اون سهون (سانسوووور) بهش پیام داده
*تهیونگ
داشتم گوشی نگاه می کردم که دیدم اون سهون نمیدونم چی چی بهم پیام داده رفتم خوندمش چیییییی دم در خونه ما چیکار می کنه زود بلند شدم اومدم برم که
^:کجا میری
ته: الان برمی گردم یکی از دوستام منتظرمه دم در یچیزی لازم داشتم که برام آورده
^:باشه
*تهیونگ
رفتم دم در دیدم که.....
۷.۵k
۱۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.