۲پارتی درخواستی
وقتی عضو هشتمی و جونکوک ازش خوشت میاد و با بقیه اعضا برنامه ریزی کنن بهت اعتراف کنن
ویو جونگکوک: خب من که نمیتونم به ا/ت اعتراف کنم بهتر از اعضا کمک بگیرم چطور بهش اعتراف کنم
خب بچه ها ا/ت اینجا که نیست
نامجون: نه اینجا نیست
جونگکوک: بچه ازتون یک کمک میخوام
نامجون: خب بیا بشین بگو ببینم
جونگکوک: من از ا/ت خوشم میاد ولی نمیتونم چطور بهش اعتراف کنم
جین:خب بیا بشیم بگیم چی کار کن
نامجون: از نظر من که فردا اگه جایز را بردیم بریم یک رستوران یا یک جایی دیگ و اونجا تو بهش اعتراف کن
جونگکوک: خوب ولی میخوام تنها باشیم
جین: پس یک کاری هم میخواین بکنین😈
جونگکوک: نخیر من فقط خجالت میکشم شاید هم چون شما اونجا باشین قبول نکن
نامجون: خب بهتر بریم همون جا و ما یک لحضه میریم تا تو اعتراف کنی
جونگکوک: خوب باش فردا میریم دیگ
____________فردا________________________
مجری: جایز میرس به بی تی اس
(خلاصه جایز را گرفتن و رفتن رستوران )
نامجون: بچه ها یک لحظه میاین کار دارم باهاتون
ا/ت: جونگکوک باشو بریم
نامجون: نه شما نمیخواد بیاین
ا/ت:چرا
نامجون: آخه فقط با اینا کار دارم
ا/ت: اوکی (ذهن ا/ت چرا اینا مشکوک میزنن آخه وایی نه نباید به چیز های بد فکر کنم)
جونگکوک: ا/ت یک چیزی میخواستم بهت بگم ولی خجالت میکشم
ا/ت: راحت باش بگو
جونگکوک: راستش من از تو خوشم میاد
ا/ت: چی
جونگکوک: از تو خوشم میاد نظرت چی
ا/ت: خب جونگکوک من باید فکر کنم بعد بهت میگم
جونگکوک: چقدر طول میکش
ا/ت: باید وقت بدی دیگ
جونگکوک: باشه هر چقدر میخوای فکر کن
ا/ت: باشه
(خلاصه رفتن تو خوابگاه)
ویو ا/ت؛ الان من چی کار کنم رو دو راهی گیر کردم به این بگم آره یا اون آخه الان من چه غلطی کنم ای خدا یعنی جونگکوک یا سوتا
کدوم بهتر یکم بیشتر فکر کنم
برای پارت بعد ۲۵💜 لایک
ویو جونگکوک: خب من که نمیتونم به ا/ت اعتراف کنم بهتر از اعضا کمک بگیرم چطور بهش اعتراف کنم
خب بچه ها ا/ت اینجا که نیست
نامجون: نه اینجا نیست
جونگکوک: بچه ازتون یک کمک میخوام
نامجون: خب بیا بشین بگو ببینم
جونگکوک: من از ا/ت خوشم میاد ولی نمیتونم چطور بهش اعتراف کنم
جین:خب بیا بشیم بگیم چی کار کن
نامجون: از نظر من که فردا اگه جایز را بردیم بریم یک رستوران یا یک جایی دیگ و اونجا تو بهش اعتراف کن
جونگکوک: خوب ولی میخوام تنها باشیم
جین: پس یک کاری هم میخواین بکنین😈
جونگکوک: نخیر من فقط خجالت میکشم شاید هم چون شما اونجا باشین قبول نکن
نامجون: خب بهتر بریم همون جا و ما یک لحضه میریم تا تو اعتراف کنی
جونگکوک: خوب باش فردا میریم دیگ
____________فردا________________________
مجری: جایز میرس به بی تی اس
(خلاصه جایز را گرفتن و رفتن رستوران )
نامجون: بچه ها یک لحظه میاین کار دارم باهاتون
ا/ت: جونگکوک باشو بریم
نامجون: نه شما نمیخواد بیاین
ا/ت:چرا
نامجون: آخه فقط با اینا کار دارم
ا/ت: اوکی (ذهن ا/ت چرا اینا مشکوک میزنن آخه وایی نه نباید به چیز های بد فکر کنم)
جونگکوک: ا/ت یک چیزی میخواستم بهت بگم ولی خجالت میکشم
ا/ت: راحت باش بگو
جونگکوک: راستش من از تو خوشم میاد
ا/ت: چی
جونگکوک: از تو خوشم میاد نظرت چی
ا/ت: خب جونگکوک من باید فکر کنم بعد بهت میگم
جونگکوک: چقدر طول میکش
ا/ت: باید وقت بدی دیگ
جونگکوک: باشه هر چقدر میخوای فکر کن
ا/ت: باشه
(خلاصه رفتن تو خوابگاه)
ویو ا/ت؛ الان من چی کار کنم رو دو راهی گیر کردم به این بگم آره یا اون آخه الان من چه غلطی کنم ای خدا یعنی جونگکوک یا سوتا
کدوم بهتر یکم بیشتر فکر کنم
برای پارت بعد ۲۵💜 لایک
۹.۷k
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.