Betrayal p25
برداشت
جیمین. الوسلام
نامجون. سلام جیمین خوبی؟
جیمین. هوم
نامجون. یوجین (پسرش) دلش تنگ شده قراره با یونگی اینا ساعت9بیایم
جیمین. اوکی بیا منم سوپرایز دارم
نامجون. واقعا؟.. باشه
قط کرد
ات. سوپرایز؟
جیمین. تو
ات. من چطوری خودمو بهشون نشون بدم؟
جیمین. راحت
ات. موچی قشنگم؟
جیمین. ای دلم رفت... چیه
ات. بریم بار؟(گایز بورا رفته اردو از طرف مدرسه تا1هفته هم نیست😈)
جیمین. نچ
ات. اممم🥺
جیمین. هه فک کردی خر میشم😐
ات. اره میشی وایسا..... اممممم عشقم🥺🥺
جیمین....
ات. هاچیشد😏
جیمین. رام نمیشم
ات. میکنمت😏
جیمین😳
ات. منحرف عوضی منظورم رام کردنه
جیمین. اها.. من میدونستم خودت منحرفی
ات. بگذریم... امممممم موچی قشنگم🥺(امد جلوی صورتش و یه بوسه ریز زد)
جیمین. خدا لعنتت کنه باشه بلندشو بریم
ات. یسسسسس(قرمیداد)
جیمین. الو تیمارستان؟
ات. زهر مارررر... رفتم اماده بشم
ویو ات
رفتم یه حموم بیست مینی گرفتم موهایی که یک هفته پیش رنگ کردمو شونه زدم آرایش کردم لباسمو پوشیدم عطر خوش بومو فک کنم ارایشم غلیظ شد... ولش خوبه
رفتم پایین دیدم جیمین امادس خدایا چه سکسیه عررررر البته واسه خودمه(گوه نخور💩)
ات. ددی؟
جیمین. ددی؟(سرش تو گوشیه)
ات. یه نگا به منم بنداز دیگه تو اون گوشیه بی صاحاب چیه هاااا نکنه داری بایه هرزه ای میچتی هاااا
جیمین سرشو اورد بالا تا میخواست حرف بزنه با لباس ات مواجه شد
جیمین. نمیریم
ات. یااااا چرااااا
جیمین. لباست خوب نیست
ات. باشه.... باشه تا یه هفته باهام حرف نزن داشتم میرفتم بالا که با صدای جیمین وایستادم
جیمین. باشه اهه
ات. موچ به کلتتتت
جیمین. بریم
رفتن سوار شدن رفتن بار
بعد چند مین ک ات کلا مست بود
جیمین. پاشو بریم ببینم مث صگ مست کردی
ات. پسره..(سانسور) مادر...(سانسور) برو گمشو ببینم من خودم شوهر دارم(با حالت مستی)
جیمین. اینا رو کی بهت یاد داده
ات. شوهر جونم
جیمین. من بدبخت کی همچین حرفایی زدم
ات. 😩(دادددد)
جیمین. یا خدا چته
ات. شوهرمو میخواممممم(داد)
جیمین. من اینجاممممم
ات. تو نه شوهرم نیمیج رو میخواممممم(داد)
جیمین. نیمیج؟.. اون کیه
ات. شوهر قشنگم😊
جیمین. ات باید توضیحی واسه این حرفت داشته باشی ات رو براید استایل بغل کرد برد خونه ات رو گذاشت رو تخت ات خوابید
پرش زمانی به ساعت8ویو ات....
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
جیمین. الوسلام
نامجون. سلام جیمین خوبی؟
جیمین. هوم
نامجون. یوجین (پسرش) دلش تنگ شده قراره با یونگی اینا ساعت9بیایم
جیمین. اوکی بیا منم سوپرایز دارم
نامجون. واقعا؟.. باشه
قط کرد
ات. سوپرایز؟
جیمین. تو
ات. من چطوری خودمو بهشون نشون بدم؟
جیمین. راحت
ات. موچی قشنگم؟
جیمین. ای دلم رفت... چیه
ات. بریم بار؟(گایز بورا رفته اردو از طرف مدرسه تا1هفته هم نیست😈)
جیمین. نچ
ات. اممم🥺
جیمین. هه فک کردی خر میشم😐
ات. اره میشی وایسا..... اممممم عشقم🥺🥺
جیمین....
ات. هاچیشد😏
جیمین. رام نمیشم
ات. میکنمت😏
جیمین😳
ات. منحرف عوضی منظورم رام کردنه
جیمین. اها.. من میدونستم خودت منحرفی
ات. بگذریم... امممممم موچی قشنگم🥺(امد جلوی صورتش و یه بوسه ریز زد)
جیمین. خدا لعنتت کنه باشه بلندشو بریم
ات. یسسسسس(قرمیداد)
جیمین. الو تیمارستان؟
ات. زهر مارررر... رفتم اماده بشم
ویو ات
رفتم یه حموم بیست مینی گرفتم موهایی که یک هفته پیش رنگ کردمو شونه زدم آرایش کردم لباسمو پوشیدم عطر خوش بومو فک کنم ارایشم غلیظ شد... ولش خوبه
رفتم پایین دیدم جیمین امادس خدایا چه سکسیه عررررر البته واسه خودمه(گوه نخور💩)
ات. ددی؟
جیمین. ددی؟(سرش تو گوشیه)
ات. یه نگا به منم بنداز دیگه تو اون گوشیه بی صاحاب چیه هاااا نکنه داری بایه هرزه ای میچتی هاااا
جیمین سرشو اورد بالا تا میخواست حرف بزنه با لباس ات مواجه شد
جیمین. نمیریم
ات. یااااا چرااااا
جیمین. لباست خوب نیست
ات. باشه.... باشه تا یه هفته باهام حرف نزن داشتم میرفتم بالا که با صدای جیمین وایستادم
جیمین. باشه اهه
ات. موچ به کلتتتت
جیمین. بریم
رفتن سوار شدن رفتن بار
بعد چند مین ک ات کلا مست بود
جیمین. پاشو بریم ببینم مث صگ مست کردی
ات. پسره..(سانسور) مادر...(سانسور) برو گمشو ببینم من خودم شوهر دارم(با حالت مستی)
جیمین. اینا رو کی بهت یاد داده
ات. شوهر جونم
جیمین. من بدبخت کی همچین حرفایی زدم
ات. 😩(دادددد)
جیمین. یا خدا چته
ات. شوهرمو میخواممممم(داد)
جیمین. من اینجاممممم
ات. تو نه شوهرم نیمیج رو میخواممممم(داد)
جیمین. نیمیج؟.. اون کیه
ات. شوهر قشنگم😊
جیمین. ات باید توضیحی واسه این حرفت داشته باشی ات رو براید استایل بغل کرد برد خونه ات رو گذاشت رو تخت ات خوابید
پرش زمانی به ساعت8ویو ات....
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
۱۹.۹k
۰۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.