part8
فیک تهیونگ(عشق سیاه)پارت۸
_راستش مر باید کمر دختر رو با چاقو سه تا زخم درست کنه و بعد تمام خونشو بنوشه
+وادف!
_و اگر من اینکارو بکنم تو میمیری چون خونت تموم میشه
+مگه خون اشاما خون همم میخورن؟
_برا همینه که اسمش مهره چون خون اشاما خون همو نمیخورن
+یجورایی مهر مالکیته؟
_اره تقریبا
+بیا انجام بدیم!
_بیخیال ت نمیتونی
+میتونممم بکن عه
_مامانم گفت چک نمیکنه
+از کجا معلوم مامانه منم همیشه میگفت نومره هاتو از معلم نمیپرسم ولی ایشش هروز میپرسید! (بچم دلش پره😑)
_ا.ت مطمعنی؟
+هومم منو ببین من با داداش بزرگ شدم اینا چیزی نیست در مقابل داداش وحشی (روایت خیلی هامون😂)
_پس لطفا منو ببخش
+حله داداش
_من داداشتم؟!
+خوب گثل داداشمی دیگه!
_ا.ت من دارم روت مهر مالکیت میزارم میفهمی؟
+اهان چی..اهان اره میدونم بابا ترسوندیم
_(خنده)ببخشید
+ببخشید چرا....جیغغغغغغ اههههه
(چاقو رو فرو کرد تو کمر ا.ت)
_ببخشید ا.ت ببخشید《اشک》
+اش..کالی..ندا.....ره
(تهیونگ از خون ا.ت نوشید)
_ا.ت عاشقتم!
+همچین!
پایان
_راستش مر باید کمر دختر رو با چاقو سه تا زخم درست کنه و بعد تمام خونشو بنوشه
+وادف!
_و اگر من اینکارو بکنم تو میمیری چون خونت تموم میشه
+مگه خون اشاما خون همم میخورن؟
_برا همینه که اسمش مهره چون خون اشاما خون همو نمیخورن
+یجورایی مهر مالکیته؟
_اره تقریبا
+بیا انجام بدیم!
_بیخیال ت نمیتونی
+میتونممم بکن عه
_مامانم گفت چک نمیکنه
+از کجا معلوم مامانه منم همیشه میگفت نومره هاتو از معلم نمیپرسم ولی ایشش هروز میپرسید! (بچم دلش پره😑)
_ا.ت مطمعنی؟
+هومم منو ببین من با داداش بزرگ شدم اینا چیزی نیست در مقابل داداش وحشی (روایت خیلی هامون😂)
_پس لطفا منو ببخش
+حله داداش
_من داداشتم؟!
+خوب گثل داداشمی دیگه!
_ا.ت من دارم روت مهر مالکیت میزارم میفهمی؟
+اهان چی..اهان اره میدونم بابا ترسوندیم
_(خنده)ببخشید
+ببخشید چرا....جیغغغغغغ اههههه
(چاقو رو فرو کرد تو کمر ا.ت)
_ببخشید ا.ت ببخشید《اشک》
+اش..کالی..ندا.....ره
(تهیونگ از خون ا.ت نوشید)
_ا.ت عاشقتم!
+همچین!
پایان
۱۲.۲k
۲۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.