پارت 10
پارت 10
وارد که شدم همه بلند شدن و با اشاره ی سر من نشستن... :فکرکنم دیگه همه در جریان هستین که چرا این جلسه ترتیب داده شده... زیاد حرف نمیزنم... ولی باید یه سری چیزا رو بدونید... نکته ی اول توی این عملیات خیلی با احتیاط جلو میرین... ایندفعه مثل دفعات قبل نیست که بخوام بعضی چیزا رو به خودتون بسپرم... همچی برنامه ریزی شده و همه ی شما، بلا استثنا طبق برنامه پیش میرین... نکته ی دوم توی این عملیات یه سری از افراد اماده باش میمونن و یه سری دیگه هم با ما میان... افرادی که قراره اماده باش بمونن منتظر خبر وایمیسن که اگر بهشون گفته شد وارد عمل بشن... نکته ی سه قراره به چهار گروه ,A, B,C,D تقسیم بشین... گروه D گروه اماده باش و گروه, A, B,C با ما به عملیات میان... بازم تاکید میکنم هیچکس سرخود عمل نمیکنه.. نکته ی چهار و اخر توی این عملیات جون یک انسان قراره نجات داده بشه و پس تمرکز همه ی شما باید روی اون پسر باشه... خب... بریم سراغ تقسیم کار ها.. تهیون.. تهیون از جاش بلند شد و اومد و کنار من ایستاد: اول از همه گروه D .. این گروه کمی دور تر از محوطه ی عمارت منتظر دستور میمونن و همه باید اماده باش باشن..گروه C... این گروه قراره توی محوطه ی حیاط باشن.. هرکدوم قراره توی یکی از این جاها باشن.. نور پروژکتور روی پرده ی سفید افتاد.. عمارت چوی کاملا مشخص بود.. تهیون تک تک جای هریک از اعضای گروه C رو گفت... :گروه B ... این گروه نصفش پیش گروه C داخل حیاط میمونن و نصف دیگه میان داخل عمارت.. و بازهم جای نصف اعضای گروه B رو در حیاط گفت:و نصف گروه B و گروه A .. شما ها قراره با من و یونجون و سوبین و کای بیاین داخل... گروه B داخلی و A حواستون رو خوب جمع کنین..
وارد که شدم همه بلند شدن و با اشاره ی سر من نشستن... :فکرکنم دیگه همه در جریان هستین که چرا این جلسه ترتیب داده شده... زیاد حرف نمیزنم... ولی باید یه سری چیزا رو بدونید... نکته ی اول توی این عملیات خیلی با احتیاط جلو میرین... ایندفعه مثل دفعات قبل نیست که بخوام بعضی چیزا رو به خودتون بسپرم... همچی برنامه ریزی شده و همه ی شما، بلا استثنا طبق برنامه پیش میرین... نکته ی دوم توی این عملیات یه سری از افراد اماده باش میمونن و یه سری دیگه هم با ما میان... افرادی که قراره اماده باش بمونن منتظر خبر وایمیسن که اگر بهشون گفته شد وارد عمل بشن... نکته ی سه قراره به چهار گروه ,A, B,C,D تقسیم بشین... گروه D گروه اماده باش و گروه, A, B,C با ما به عملیات میان... بازم تاکید میکنم هیچکس سرخود عمل نمیکنه.. نکته ی چهار و اخر توی این عملیات جون یک انسان قراره نجات داده بشه و پس تمرکز همه ی شما باید روی اون پسر باشه... خب... بریم سراغ تقسیم کار ها.. تهیون.. تهیون از جاش بلند شد و اومد و کنار من ایستاد: اول از همه گروه D .. این گروه کمی دور تر از محوطه ی عمارت منتظر دستور میمونن و همه باید اماده باش باشن..گروه C... این گروه قراره توی محوطه ی حیاط باشن.. هرکدوم قراره توی یکی از این جاها باشن.. نور پروژکتور روی پرده ی سفید افتاد.. عمارت چوی کاملا مشخص بود.. تهیون تک تک جای هریک از اعضای گروه C رو گفت... :گروه B ... این گروه نصفش پیش گروه C داخل حیاط میمونن و نصف دیگه میان داخل عمارت.. و بازهم جای نصف اعضای گروه B رو در حیاط گفت:و نصف گروه B و گروه A .. شما ها قراره با من و یونجون و سوبین و کای بیاین داخل... گروه B داخلی و A حواستون رو خوب جمع کنین..
۳۷۰
۲۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.