حوصلم سر رفت گفتم بزارم حیح

پارت یک
ات ویو+
خب خب سلام من ات هستم 23سالمه و توی یه کمپ کار میکنم که درمورد روح و جن و گنجایی که توی جنگلای مرموز دفن شدن تحقیق میکنه راستش من عاسق کارم هستم...البته یه پسره هم تو کمپ هس که اسمش جیمینه خیلی ازش بدم میاد چون همیشه مسخرم میکنه باهام بده

جیمین ویو -
سلام من جیمینم و 26 سالمه تو کمپ (همون چیزایی که ات گفت)کار میکنم
راستش من عاشق اینجور چیزام و همینطور عاشق حرص دادن و کرم ریختن یه دختره تو کمپ هست که مقام اول زن ها توی جنگل گردی رو داره ازش بدم میلد دختره عن پس بهترین گزینه برا کرم ریختن اته

ویو خودم
هرکی مشغول یه کاری بود که مدیر کمپ ات و جیمین رو صدا زد
(علامت مدیر=*)
*خب بچه ها اگر اعلامیه رو دیده باشید میگن که یه جنگل پسدا شده که چیزایی عجیب غریب داره
+بله
-بله منم دیدم
*خب من از شما دونفر میخوام به اون جنگل بر ید و درموردش مدرک بیارید
-باهم باید بربم؟؟؟
+نگید که باید با این برم
-هوی دختر این به دیوار میگن من اسم دارم
+خب تو هم برا من یه اشیا هستی
*بچه هاااا....اره باید باعم برید و توی یه موقیت هم هستید
+-چییییییی؟؟؟
+یعنی من باید کل روزارو با این بگذرونم؟؟
*بله
-حالا چند روز هست
*سه ماه
-واتتتتت سه ماه باید با این اسکل باشم
+منم خیلی مشتاق نیستم بیام
*بچه ها اگر این ماموریتو نرید از کارتون اخراج میشید
+-چشم مدیر
*میتو نید برید
ویو ات
داشتم میرفتم که ینفر موهام کشید که خوردم تو دیوار...........
######################>##################
بچه ها این پارت شرط نداره ولی حمایت کنید
هروقت بتونم براتون پارت میزارم چون امتحانا داره شروع. میشه
دوستون دارم بایییی