تناسخ هالویینی فصل دو پارت 5
تناسخ هالویینی
فصل2 پارت 5
باجی: همین الان بگو کی هستید و از کجا اومدید و به کجا میرویم
چیفویو: ببخشید؟ باجی سان اینو از کجا یاد گرفتین
باجی: نمیدونم حسش بود گفتم😊
چیفویو: اهان بله
سانزو: من سانزو ام و یه شیطانم این دوتا انگورم .....( موهاشون بفشه😐)
ریندو یه لگد به سانزو میزنه
سانزو: ببخشید این دوتا بزمچه ......
ران: ببند اون گاله رو
ریندو: من ریندو ام اینم رانه
چیفویو رو به ران: خوش بختم
ران : همچنین
و ما اینجا کازوتورا و ریوسی و باجی رو داریم که دارن نقشه ی قتل ران رو میکشن🤣
مایکی: خب از کجا اومدید
سانزو : از مهد کودک
ریندو: میشه تو حرف نزنی
ران: ما از یه جزیره ی دیگه ای به اینجا تلپورت شدیم و الانم نمیتونیم برگردیم
میتسویا: اما چه جوری
ریندو: نمیدونم 😒(نگاه به سانزو)
ران: شاید یکی یه چیزی بهمون داد بخوریم که تلپورت شدیم اینجا😒(دوباره نگاه به سانزو🤣)
سانزو: کی رو میگید؟ من میشناسمش؟ 😏
ریندو: میشه منو یه لحظه باز کنید برم اینو .....
سانزو: چی عزیزم؟ بیای منو..... 😏
ریندو درحال فشار خوردن
دراکن: اه ببند بابا
و یک دفعه سانزو عین مرده ها روی زمین می افته
ریندو: چچچیییششددد
دراکن: کشتمش
ریندو: چچچچچچچچچچچچییییییییی
ران: اخی دستت درد نکنه
ران: ریندو چرا داری گریه میکنی
ریندو: لطفا لطفا برشگردون😭😭
دراکن: باشه
بشکن
زنده شدن سانزو
ریندو: سانزو حالت خوبه
سانزو: شما دکتر هستید
ریندو: 😒بی صاحاب من نگرانتم
سانزو: وای عشققققممممم ❤
ریندو: یه بار دیگه میکشیش؟
پایان این پارت ✨✨✨
نظری چیزی ✨💎🧋🎧🎼
فصل2 پارت 5
باجی: همین الان بگو کی هستید و از کجا اومدید و به کجا میرویم
چیفویو: ببخشید؟ باجی سان اینو از کجا یاد گرفتین
باجی: نمیدونم حسش بود گفتم😊
چیفویو: اهان بله
سانزو: من سانزو ام و یه شیطانم این دوتا انگورم .....( موهاشون بفشه😐)
ریندو یه لگد به سانزو میزنه
سانزو: ببخشید این دوتا بزمچه ......
ران: ببند اون گاله رو
ریندو: من ریندو ام اینم رانه
چیفویو رو به ران: خوش بختم
ران : همچنین
و ما اینجا کازوتورا و ریوسی و باجی رو داریم که دارن نقشه ی قتل ران رو میکشن🤣
مایکی: خب از کجا اومدید
سانزو : از مهد کودک
ریندو: میشه تو حرف نزنی
ران: ما از یه جزیره ی دیگه ای به اینجا تلپورت شدیم و الانم نمیتونیم برگردیم
میتسویا: اما چه جوری
ریندو: نمیدونم 😒(نگاه به سانزو)
ران: شاید یکی یه چیزی بهمون داد بخوریم که تلپورت شدیم اینجا😒(دوباره نگاه به سانزو🤣)
سانزو: کی رو میگید؟ من میشناسمش؟ 😏
ریندو: میشه منو یه لحظه باز کنید برم اینو .....
سانزو: چی عزیزم؟ بیای منو..... 😏
ریندو درحال فشار خوردن
دراکن: اه ببند بابا
و یک دفعه سانزو عین مرده ها روی زمین می افته
ریندو: چچچیییششددد
دراکن: کشتمش
ریندو: چچچچچچچچچچچچییییییییی
ران: اخی دستت درد نکنه
ران: ریندو چرا داری گریه میکنی
ریندو: لطفا لطفا برشگردون😭😭
دراکن: باشه
بشکن
زنده شدن سانزو
ریندو: سانزو حالت خوبه
سانزو: شما دکتر هستید
ریندو: 😒بی صاحاب من نگرانتم
سانزو: وای عشققققممممم ❤
ریندو: یه بار دیگه میکشیش؟
پایان این پارت ✨✨✨
نظری چیزی ✨💎🧋🎧🎼
۸.۵k
۱۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.