دزیره

ادامه پارت ۱۴
(تو هواپیما)
یونا:۴ساعته تو راهیم پس کی میرسیم؟
ته: دو ساعت دیگه
یونا: نههههه ( گریه الکی)
ته: بیا بیا بگیریم بخوابیم تو اعصاب نداری
یونا: نزدیکی های پریودیمه :)
ته: به به خیلی هم عالی
یونا: عاا راستی کتابااا...
ته: آوردمشونن
یونا: خیلی هم خوب..حوصله ام ریده
ته: بیا بخوابیم اعصابت بیاد سرجاش
یونا: 👌 🙆 🆗️ 🙆‍♀️ 👌 🙆 🆗️ 🙆‍♀️...
ته: وات دا...بگیر بخوابببب
**
مهماندار: آقا؟..آقا؟..رسیدیم
ته: رسیدیم؟ ( خواب آلود)
مهماندار: بله
یونا: چیشده؟
ته: رسیدیممم
یونا: بلاخرهه.. من خوابم میادد
ته: پس بریم هتل هومم؟
یونا: آره.. بریممم
**
یونا: *آروم* کارت تموم نشد؟
ته: یکم صب کن..الان تموم میشم( آروم)
reception: (ادمین: فارسی شو نمیدونم
😂) پاسپورت هاتون رو میدید؟
ته: بله بفرمایید*
reception: میتونید برید اتاقتون..۱۴۲
ته: مرسی..یونا؟.. بریم!