(یوری)
(یوری)
سرمو پاینن انداختم
کوک: خوابم نمیاد
یوری: منم__
یوری: تو_
کوک: من چی؟
با اروم ترین خجالتی ترین شکل ممکن گفتم:
_ اون ح__رفای_ی که _زدیو ر_اس گفتی؟؟؟؟؟؟
(جونگکوک)
اتاق تاریک بود و تنها نور فقط نور خیاط بود که مستقیم رو یوری افتاده بود
وقتی سوالشو پرسید منظوزشو کامل گرفتم ولی با مظلوم ترین حالت ممکن گف
کوک: ادم تو هر لحطه حرفایی میزنه که واقعی نیس
جوری که نا امید شده اهانی گفت و سرشو پایین انداخت
کوک: با کسی قرار میزاری؟
یوری با عجله سرشو بالا اورد
یوری: نه نه_ اصلا
کوک: ب کسی علاقه داری؟
یوری: کم_ و بی_ش__ ارع
کوک: کی؟
یوری: تو___________
کوک: واقعاااا؟
یوری: اوم 😕
کوک: ببین...
سرشو بالا اوردو بم نگاه کرد
کوک:....... اگهه بت پیشنهاد را/ب/طه/( همون دوست دخترش بشه نه راب//طه دیگع ایی😐) قبدل میکنی یا نه؟
[ بچم بلد نیس پیشنهاد بدههه🤣🤣]۰
سرمو پاینن انداختم
کوک: خوابم نمیاد
یوری: منم__
یوری: تو_
کوک: من چی؟
با اروم ترین خجالتی ترین شکل ممکن گفتم:
_ اون ح__رفای_ی که _زدیو ر_اس گفتی؟؟؟؟؟؟
(جونگکوک)
اتاق تاریک بود و تنها نور فقط نور خیاط بود که مستقیم رو یوری افتاده بود
وقتی سوالشو پرسید منظوزشو کامل گرفتم ولی با مظلوم ترین حالت ممکن گف
کوک: ادم تو هر لحطه حرفایی میزنه که واقعی نیس
جوری که نا امید شده اهانی گفت و سرشو پایین انداخت
کوک: با کسی قرار میزاری؟
یوری با عجله سرشو بالا اورد
یوری: نه نه_ اصلا
کوک: ب کسی علاقه داری؟
یوری: کم_ و بی_ش__ ارع
کوک: کی؟
یوری: تو___________
کوک: واقعاااا؟
یوری: اوم 😕
کوک: ببین...
سرشو بالا اوردو بم نگاه کرد
کوک:....... اگهه بت پیشنهاد را/ب/طه/( همون دوست دخترش بشه نه راب//طه دیگع ایی😐) قبدل میکنی یا نه؟
[ بچم بلد نیس پیشنهاد بدههه🤣🤣]۰
۳.۹k
۱۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.