عشق دوست داشتنی
پارت 15
*سه ماه بعد*
(عصر)
یونجین: زدن زیر گریه*
هانا: مامان جان اینقدر گریه نکن الان بابایی میاد بریم دکتر خوب بشی ( دندوناش داره درمیاد)
یونجین: جیغ و گریه*
هانا: اههه جانم مامانی..چیشده؟ ( رفتن سمتش و بغلش کردن)
یونجین: سرشو آروم تو گردن هانا برد و گریه میکرد*
هانا: فدات بشم عشقم
کوک: بابا اومدد...هنوز گریه میکنه؟
هانا: هومم..
کوک: بریم دیگه*.. تهیونگ به محلول گفت اونو به خوردش بدیم تمومه..بریم اونجا
هانا: باشه *
****
لایلا: با کمک هانا سرنگ رو به زور وارد دهنش کردیم و محلول رو آروم وارد دهنش کردیم*
یونجین: جیغ و گریه*
لایلا: پسر تو چقدر نق نقو یی..مگه
کوک: بغلش کردم و آرومش کردم* تموم شددد تممومم شد
لیا: ماما..بابا
هانا: لیا میتونه حرف بزنههه😳
لایلا: تازه از امسال شروع کرده
هانا: یونجین فقط اشاره میکنه!
لایلا: خوبه دیگه..از سال دیگه حرف میزنه 😅..عاا راستی داروعه خواب آوره یکم دیگه میخوابه
کوک: دارم میخوابونمش :)
هانا: باشه
لایلا: دیدی آروم شد!
هانا: اهوم..خسته هم بود
لایلا: آره
کوک: از دیشب یک ریز گریه میکرد
لایلا: یک بچه نق نقو زایدی
هانا:🫤.. بچه خودت چیه؟
لایلا: لیا رو بغل کردم* بچه من خوشگله
ته: به باباش رفته
لایلا: باباش خوشگل نیست هندسامه
هانا؛ اوففف.. بابای بچه منم بانیه
کوک:😂
*سه ماه بعد*
(عصر)
یونجین: زدن زیر گریه*
هانا: مامان جان اینقدر گریه نکن الان بابایی میاد بریم دکتر خوب بشی ( دندوناش داره درمیاد)
یونجین: جیغ و گریه*
هانا: اههه جانم مامانی..چیشده؟ ( رفتن سمتش و بغلش کردن)
یونجین: سرشو آروم تو گردن هانا برد و گریه میکرد*
هانا: فدات بشم عشقم
کوک: بابا اومدد...هنوز گریه میکنه؟
هانا: هومم..
کوک: بریم دیگه*.. تهیونگ به محلول گفت اونو به خوردش بدیم تمومه..بریم اونجا
هانا: باشه *
****
لایلا: با کمک هانا سرنگ رو به زور وارد دهنش کردیم و محلول رو آروم وارد دهنش کردیم*
یونجین: جیغ و گریه*
لایلا: پسر تو چقدر نق نقو یی..مگه
کوک: بغلش کردم و آرومش کردم* تموم شددد تممومم شد
لیا: ماما..بابا
هانا: لیا میتونه حرف بزنههه😳
لایلا: تازه از امسال شروع کرده
هانا: یونجین فقط اشاره میکنه!
لایلا: خوبه دیگه..از سال دیگه حرف میزنه 😅..عاا راستی داروعه خواب آوره یکم دیگه میخوابه
کوک: دارم میخوابونمش :)
هانا: باشه
لایلا: دیدی آروم شد!
هانا: اهوم..خسته هم بود
لایلا: آره
کوک: از دیشب یک ریز گریه میکرد
لایلا: یک بچه نق نقو زایدی
هانا:🫤.. بچه خودت چیه؟
لایلا: لیا رو بغل کردم* بچه من خوشگله
ته: به باباش رفته
لایلا: باباش خوشگل نیست هندسامه
هانا؛ اوففف.. بابای بچه منم بانیه
کوک:😂
۲.۲k
۱۳ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.