Maybe the past p43
زبونش روی شاهکاری که خلق کرده بود کشید
"اینطوری بهتره ، دلم نمیخواد گرگا به ببعی من چشم داشته باشن !"jk
بی اختیار خنده ای کرد و بدن مور مور شده اش رو تکون داد و به صورت خمار جئون نگاه کرد
"ببعی؟"*خنده*a,t
جئون که مست خنده و پوست شیرین اون شده بود نگاه مستش رو به اون داد
" یه ببعی سفید و خوشمزه!؟"jk
بازم خندید ...
اون گوشه ندید که یکی داره میسوزه !
تهیونگ اون گوشه وایساده بود و به حرکات اون دوتا با خشم نگاه میکرد، انقدر عصبی بود که حاضر بود هر کس توی مجلس هست رو بکشه ...
جئون نگاه کسی رو حس کرده بود ، با دیدن تهیونگ پوزخندی توی ذهنش زد ، دستش رو پشت گردن ات گذاشت و اونو سمت خودش کشید .
موهاش رو به سمت شونه راستش هدایت کرد و دستش رو آروم آروم پایین برد ، روی پایین کمرش نشست و کمرش رو لمس می کرد
می تونست بوی حسادت و تنفر رو حس کنه !
لبخندش رو حفظ کرد و نگاهی به چشمای پر از تعحب ات ننداخت و لباش رو نزدیک اون برد
تهیونگ که دیگه طاقت نداشت با تند کردن پاهاش از اونجا دور شد
جئون لباشو خواست نزدیک تر کنه که دست ات روش نشست
" قرار شد نزدیک هم نشیم کوک"a,t
آروم فاصله گرفت و با بلند شدن ات دستی توی موهاش کشید، این وضعیت زیادی روی عصابش بود .
با هم وارد مجلس شدن ، تهیونگ جلوی راهش ایستاد
" فکر نمیکردم انقدر ابروت برات بی ارزش باشه خانم جئون؟"taehyung
ات که نمی تونست حرف بزنه سرش رو پایین انداخت
دستای جئون از دور کمرش آزاد شد و رو بهش گفت:
" بیبی تو برو ، من و آقای کیم یکم صحبت مردونه داریم"jk
خواست مخالفتی کنه ولی با دیدن چشمای مصمم جئون سری تکون داد و رفت
" کیم فکر نمیکردم انقدر بدبخت باشی که برای اذیت کردن ما توی زندگیت به یه خراب پا بدی "jk
دست پشت شدش رو داخل جیبش برد
" همه مثل ات نیستن جئون !"taehyung
پوزخندی زد و گفت :
" تو بهتر از همه ات رو میشناسی ، متاسفانه انقدر حسودی که بوی حسادت به مشامم میرسه کیم ، البته میدونی منطقیه چون تو هم میدونی زیبایی هاش به یکی و دوتا خطم نمیشه !"jk
دستش رو توی جیبش برد
" زیبایی؟ به جز ذات خراب چیزی توش نمیبینم " taehyung
خنده ی صدا داری کرد و رو به رو صورتش خم شد
" زیبایی هاش رو فقط من میبینم ، شب توی اتاق ، فقط یه آباژور قرمز روشنه و لباس خواب حریر تنشه و قراره از تنش درش بیارم و تنشو نقاشی کنم " jk
و بدون اینکه منتظر جواب کیم بمونه راه افتاد
از این حرکت زیادی راضی بود ، می تونست بفهمه دود از کلش بلند شده !
"اینطوری بهتره ، دلم نمیخواد گرگا به ببعی من چشم داشته باشن !"jk
بی اختیار خنده ای کرد و بدن مور مور شده اش رو تکون داد و به صورت خمار جئون نگاه کرد
"ببعی؟"*خنده*a,t
جئون که مست خنده و پوست شیرین اون شده بود نگاه مستش رو به اون داد
" یه ببعی سفید و خوشمزه!؟"jk
بازم خندید ...
اون گوشه ندید که یکی داره میسوزه !
تهیونگ اون گوشه وایساده بود و به حرکات اون دوتا با خشم نگاه میکرد، انقدر عصبی بود که حاضر بود هر کس توی مجلس هست رو بکشه ...
جئون نگاه کسی رو حس کرده بود ، با دیدن تهیونگ پوزخندی توی ذهنش زد ، دستش رو پشت گردن ات گذاشت و اونو سمت خودش کشید .
موهاش رو به سمت شونه راستش هدایت کرد و دستش رو آروم آروم پایین برد ، روی پایین کمرش نشست و کمرش رو لمس می کرد
می تونست بوی حسادت و تنفر رو حس کنه !
لبخندش رو حفظ کرد و نگاهی به چشمای پر از تعحب ات ننداخت و لباش رو نزدیک اون برد
تهیونگ که دیگه طاقت نداشت با تند کردن پاهاش از اونجا دور شد
جئون لباشو خواست نزدیک تر کنه که دست ات روش نشست
" قرار شد نزدیک هم نشیم کوک"a,t
آروم فاصله گرفت و با بلند شدن ات دستی توی موهاش کشید، این وضعیت زیادی روی عصابش بود .
با هم وارد مجلس شدن ، تهیونگ جلوی راهش ایستاد
" فکر نمیکردم انقدر ابروت برات بی ارزش باشه خانم جئون؟"taehyung
ات که نمی تونست حرف بزنه سرش رو پایین انداخت
دستای جئون از دور کمرش آزاد شد و رو بهش گفت:
" بیبی تو برو ، من و آقای کیم یکم صحبت مردونه داریم"jk
خواست مخالفتی کنه ولی با دیدن چشمای مصمم جئون سری تکون داد و رفت
" کیم فکر نمیکردم انقدر بدبخت باشی که برای اذیت کردن ما توی زندگیت به یه خراب پا بدی "jk
دست پشت شدش رو داخل جیبش برد
" همه مثل ات نیستن جئون !"taehyung
پوزخندی زد و گفت :
" تو بهتر از همه ات رو میشناسی ، متاسفانه انقدر حسودی که بوی حسادت به مشامم میرسه کیم ، البته میدونی منطقیه چون تو هم میدونی زیبایی هاش به یکی و دوتا خطم نمیشه !"jk
دستش رو توی جیبش برد
" زیبایی؟ به جز ذات خراب چیزی توش نمیبینم " taehyung
خنده ی صدا داری کرد و رو به رو صورتش خم شد
" زیبایی هاش رو فقط من میبینم ، شب توی اتاق ، فقط یه آباژور قرمز روشنه و لباس خواب حریر تنشه و قراره از تنش درش بیارم و تنشو نقاشی کنم " jk
و بدون اینکه منتظر جواب کیم بمونه راه افتاد
از این حرکت زیادی راضی بود ، می تونست بفهمه دود از کلش بلند شده !
۲۵.۷k
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.