اومدین کلاس معلم درس داد کلاس تموم شد
اومدین کلاس معلم درس داد کلاس تموم شد
رفتین خونه کوک تورو رسوند رفتی خؤنه درو باز کنی دیدی کلیدو گم کردی کوک گفت خسته نباشی تو گفتی حالا چیکار کنم ک ک گفت اشکال نداره امشب بیا خونه من تو هم نمیدونستی کاری کنی قبول کردی
رفتین خونه کوک خیلی بزرگ بود و خوشگل کوک به خدمتکارا گفت برای ات لباس بيأرن رفتن اوردن تو رفتی تو یه اتاق یه یهو کوک اومد
تو گفتی چیکار میکنی
کوک گفت اینجا اتاق منه
تو گفتی اها پس من میرم تو یه اتاق دیگه کوک گفت نیاز نیس همینجا میمونی تو گفتی چرا که یهو برقا رفت
نویسنده : کرم دارم خخخخ
تو رفتی بغل کوک از تاریکییی میترسیدیی
کوک بغلت کرد برد رو تخت روت خیمه زدو تورو بوسید تو تاریکی
و بعد...
داستان ادامه دارد
در خماری
رفتین خونه کوک تورو رسوند رفتی خؤنه درو باز کنی دیدی کلیدو گم کردی کوک گفت خسته نباشی تو گفتی حالا چیکار کنم ک ک گفت اشکال نداره امشب بیا خونه من تو هم نمیدونستی کاری کنی قبول کردی
رفتین خونه کوک خیلی بزرگ بود و خوشگل کوک به خدمتکارا گفت برای ات لباس بيأرن رفتن اوردن تو رفتی تو یه اتاق یه یهو کوک اومد
تو گفتی چیکار میکنی
کوک گفت اینجا اتاق منه
تو گفتی اها پس من میرم تو یه اتاق دیگه کوک گفت نیاز نیس همینجا میمونی تو گفتی چرا که یهو برقا رفت
نویسنده : کرم دارم خخخخ
تو رفتی بغل کوک از تاریکییی میترسیدیی
کوک بغلت کرد برد رو تخت روت خیمه زدو تورو بوسید تو تاریکی
و بعد...
داستان ادامه دارد
در خماری
۵۴.۲k
۲۲ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.