𝐖𝐡𝐢𝐭𝐞 𝐑𝐨𝐬𝐞 ✨🤍 فصل ۲ پارت ۱۴ ( پارت ۳۱ )
ویو آیونگ
شروع کرد به خوندن آهنگ خودش میدونه که آهنگه مورد علاقم اینه از عمد گذاشتش همزمان که داشت باهاش میخوند بلند شد اومد دستمو گرفت و شروع به رقصیدن کرد
+ کوک هههه....( خنده)
+ آخه این چه کاری ساعت ۳ شب
- کاری که منو و تو باید باهم انجام بدیم
+ههه...مسخره
واقعا از نظر من جونگکوک باید آیدل میشد ولی خب خودش نخواست
+ تو باید آیدل میشدی
- بیب هنوز نفهمیدی که به خاطر تو آیدل نشدم؟
+ چی به خاطر من؟
- اوهوم نمیخواستم تنهات بزارم ، چون اگر هم آیدل میشدمو با هم قرار میزاشتیم ممکن بود بهت آسیب برسونن
+ یعنی همش به خاطر همین آیدل نشدی؟؟؟؟
- یس بیب
+ دیونه هههه....( خنده)
بعد بیس دقه که همش میرقصیدیم من خوابم. گرفت و رفت رو تخت و دراز کشیدم که کوک هم اومد پیشم
+ کجا میای؟؟
- یاااا چاگییی منم خوابم میاد( کیوت)
+ خب رو مبل بخواب مثلا من بیمارمااااا
- الان که صحیح و سالمی
+ خب صبح بیان ببینن فکر بد میکنن
- اوممممم باوشه میلم( بشدت کیوتتتت)
+ پدسگ چرا انقدر کیوتییییی
لپشو کشیدم که اومد لباشو کوبوند رو لبم و مک زد و بعد چن مین جدا شد
- شبت بخیر زندگیم
+ شب توهم بخیر بیب
که رفت رو مبل دراز کشید که گفتم
+ کوکی سرده پنجره رو میبندی؟؟
- چشم
رفت بست و برگشت رو مبل و پتو رو انداخت رو خودش و روبه من شد
- بخواب که فردا کلی کار داریم
+ هوم شب خوش
- هوم
که با نگاه کردن بهش نفهمیدم کی خوابم برد
صبح
شروع کرد به خوندن آهنگ خودش میدونه که آهنگه مورد علاقم اینه از عمد گذاشتش همزمان که داشت باهاش میخوند بلند شد اومد دستمو گرفت و شروع به رقصیدن کرد
+ کوک هههه....( خنده)
+ آخه این چه کاری ساعت ۳ شب
- کاری که منو و تو باید باهم انجام بدیم
+ههه...مسخره
واقعا از نظر من جونگکوک باید آیدل میشد ولی خب خودش نخواست
+ تو باید آیدل میشدی
- بیب هنوز نفهمیدی که به خاطر تو آیدل نشدم؟
+ چی به خاطر من؟
- اوهوم نمیخواستم تنهات بزارم ، چون اگر هم آیدل میشدمو با هم قرار میزاشتیم ممکن بود بهت آسیب برسونن
+ یعنی همش به خاطر همین آیدل نشدی؟؟؟؟
- یس بیب
+ دیونه هههه....( خنده)
بعد بیس دقه که همش میرقصیدیم من خوابم. گرفت و رفت رو تخت و دراز کشیدم که کوک هم اومد پیشم
+ کجا میای؟؟
- یاااا چاگییی منم خوابم میاد( کیوت)
+ خب رو مبل بخواب مثلا من بیمارمااااا
- الان که صحیح و سالمی
+ خب صبح بیان ببینن فکر بد میکنن
- اوممممم باوشه میلم( بشدت کیوتتتت)
+ پدسگ چرا انقدر کیوتییییی
لپشو کشیدم که اومد لباشو کوبوند رو لبم و مک زد و بعد چن مین جدا شد
- شبت بخیر زندگیم
+ شب توهم بخیر بیب
که رفت رو مبل دراز کشید که گفتم
+ کوکی سرده پنجره رو میبندی؟؟
- چشم
رفت بست و برگشت رو مبل و پتو رو انداخت رو خودش و روبه من شد
- بخواب که فردا کلی کار داریم
+ هوم شب خوش
- هوم
که با نگاه کردن بهش نفهمیدم کی خوابم برد
صبح
۶.۱k
۰۲ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.