آنتی bts 💚پــارت۱۳💚 کپ👇
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هوپی: خاک تو سرمون. بگو هیچی به ذهنمون نمیاد.
پس کله هر دوشون زدم. اینا آدم نیستن...........
ــ هردوتون گم شید از جلو چشمام.
وی: ای خدا. این پسر با خودشم نمیسازه. یبار میگه برید یبار دیگه میگه بمونید. حالا ما چیکار کنیم برادر من.
ــ گمشید. میخوام فکر کنم.
هوپی: قربون فکرت. زیاد فکر نکنیا مغزت هنگ میکنه بعد بیگی از کمپانی با کلنگ میندازتت بیرون.
ــ گمشیدددددد.
زود فرار کردن. مطمئنم از حرص دادن اینا سکته قلبی میکنم. دلم میخواد بزنمشون. همیشه مقعیتهای حساس سر به سرم میزارن..............
*جیــن
ــ نامجون با شوگا حرف زدی؟
با نگرانی بهم نگاه کرد. فهمیدم تاثیری نداشته............
نامجون: بازم نشد.
ــ آخرش به خودش اسیب میزنه.
نامجون: نفهمیدی کجا رفته الان؟
ــ نترس تهیونگ و هوپی را فرستادم دنبالش. الان میان.
نامجون: مینسو کجاست؟
ــ اون رفت به اتاقش.
نامجون: بقیه؟
ــ جیمینو کوک هم رفتن اتاقاشون.
نامجون: بهشون گفتی که با دختره و شوگا کاری نداشته باشن؟
ــ ای بابا یجوری با هم حرف میزنی انگار شوهرمی.
باید یکمی حال نامجونو عوض میکردم. تو این یه سال خیلی عذاب کشیده بود............
نامجون: مگه نیستم؟
ــ نه.
نامجون: پس پنج تا پسر از کجا اومدن؟
ــ از پرورشگاه.
ـ.
ـ.
ـ.
ـ.
ـ.
ـ.
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره 💚
#آنتی_bts
هوپی: خاک تو سرمون. بگو هیچی به ذهنمون نمیاد.
پس کله هر دوشون زدم. اینا آدم نیستن...........
ــ هردوتون گم شید از جلو چشمام.
وی: ای خدا. این پسر با خودشم نمیسازه. یبار میگه برید یبار دیگه میگه بمونید. حالا ما چیکار کنیم برادر من.
ــ گمشید. میخوام فکر کنم.
هوپی: قربون فکرت. زیاد فکر نکنیا مغزت هنگ میکنه بعد بیگی از کمپانی با کلنگ میندازتت بیرون.
ــ گمشیدددددد.
زود فرار کردن. مطمئنم از حرص دادن اینا سکته قلبی میکنم. دلم میخواد بزنمشون. همیشه مقعیتهای حساس سر به سرم میزارن..............
*جیــن
ــ نامجون با شوگا حرف زدی؟
با نگرانی بهم نگاه کرد. فهمیدم تاثیری نداشته............
نامجون: بازم نشد.
ــ آخرش به خودش اسیب میزنه.
نامجون: نفهمیدی کجا رفته الان؟
ــ نترس تهیونگ و هوپی را فرستادم دنبالش. الان میان.
نامجون: مینسو کجاست؟
ــ اون رفت به اتاقش.
نامجون: بقیه؟
ــ جیمینو کوک هم رفتن اتاقاشون.
نامجون: بهشون گفتی که با دختره و شوگا کاری نداشته باشن؟
ــ ای بابا یجوری با هم حرف میزنی انگار شوهرمی.
باید یکمی حال نامجونو عوض میکردم. تو این یه سال خیلی عذاب کشیده بود............
نامجون: مگه نیستم؟
ــ نه.
نامجون: پس پنج تا پسر از کجا اومدن؟
ــ از پرورشگاه.
ـ.
ـ.
ـ.
ـ.
ـ.
ـ.
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره 💚
#آنتی_bts
۱۳.۴k
۲۸ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.