پارت 6
پارت 6
یکم از راه رو طی کرده بودیم که هیون دستشو رو رون پاهام گذاشت و با جوراب شلورایم بازی میکرد
نکن
- دوس نداری ؟
نه ، بهم دست نزن
- ولی من عاشق لمس کردن توام
ساکت شو
- راستی بیب یه سورپرایز خیلی خوبم برات دارم
چی بهم بگو
- نمیگم
توروخدا هیون زود باش بگو
- رفتیم اونجا خودت میبینیش
دارم از کنجکاوی میمیرم
- ولی وقتی بفهمیش ناراحت میشی
واقعاً
- اره ولی نگران نباش من کنارتم
نمیخوام جنابعالی کنارم باشی فهمیدی
- ات میدونی چقدر دوست دارم
چقدر
- بی اندازه نمیتونی حسابش کنی نمیزارم کسی بهت اسیب بزنه من عاشقتم اگه کسی بخواد بهت صدمه بزنه من تیکه تیکش میکنم
ماشینو زد کنار
- ات.... ات......عاشقتم.....
لباشو روی لبات گذاشت و بعد چند مین جدا شد
هیون من ازت متنفرم اینو که میدونی از اینکه دخترونگیمو ازم گرفتی ناراحت و عصبیم فکر میکنی میتونم بپذیرمت نه نمیتونم
-برام مهم نیس عاشقمی یانه تو مال منی
بغلم کردو سرم و بوسید و به رانندگیش ادامه داد......
یکم از راه رو طی کرده بودیم که هیون دستشو رو رون پاهام گذاشت و با جوراب شلورایم بازی میکرد
نکن
- دوس نداری ؟
نه ، بهم دست نزن
- ولی من عاشق لمس کردن توام
ساکت شو
- راستی بیب یه سورپرایز خیلی خوبم برات دارم
چی بهم بگو
- نمیگم
توروخدا هیون زود باش بگو
- رفتیم اونجا خودت میبینیش
دارم از کنجکاوی میمیرم
- ولی وقتی بفهمیش ناراحت میشی
واقعاً
- اره ولی نگران نباش من کنارتم
نمیخوام جنابعالی کنارم باشی فهمیدی
- ات میدونی چقدر دوست دارم
چقدر
- بی اندازه نمیتونی حسابش کنی نمیزارم کسی بهت اسیب بزنه من عاشقتم اگه کسی بخواد بهت صدمه بزنه من تیکه تیکش میکنم
ماشینو زد کنار
- ات.... ات......عاشقتم.....
لباشو روی لبات گذاشت و بعد چند مین جدا شد
هیون من ازت متنفرم اینو که میدونی از اینکه دخترونگیمو ازم گرفتی ناراحت و عصبیم فکر میکنی میتونم بپذیرمت نه نمیتونم
-برام مهم نیس عاشقمی یانه تو مال منی
بغلم کردو سرم و بوسید و به رانندگیش ادامه داد......
۳.۶k
۲۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.