✅ ساکنین طبقه فوقانی ما ...
✍️ ساکنین طبقه فوقانی ما آدم های نازنینی هستند ؛ به طرز باورنکردنی هنوز در دهه چهل پنجاه زندگی میکنند ؛ با رعایت تمام موازین زندگی در خانه حیاط دار ، حالا در آپارتمان تنگ زندگی میکنند .
مثلا هنوز خودشان رب گوجه و ترشی و مربا درست می کنند ، روی سفره غذا می خورند و زیر سفره روفرشی می اندازند و روزی سه وعده محتویات سفره را از بیرون پنجره می تکانند جلوی پنجره ما که این پایینیم .
ما هر روز از بقایای سفره حدس می زنیم که امروز غذا آش دوغ بوده یا عدس پلو...
همینطور روزی شش هفت بار آب پارچ یا لگن یا نمیدانم چه چیز دیگر را از پنجره خالی میکنند مستقیم روی شیشه های پنجره ما ؛ هر وقت آب می ریزند خوشحال میشویم چون تمیز می کند ولی آب کف آلود و دوغ و آب برنج ...
دو پسر جوانش غروب ها کشتی می گیرند و نعره های بلندی می کشند و وقتی ضربه فنی میکنند لوستر خانه ما تکان تکان میخورد و ما دسته جمعی برنده را تشویق می کنیم!!
از صبح با شلنگ دور خانه راه می روند و همه چیز را می شویند ؛ چون ناگهان از منافذ بسیار غیر منتظره ای از سقف خانه ما آب سرازیر می شود.
هنوز نمی دانم چطور و کجا ولی فرشهایشان را هم خودشان می شویند.
پارسال نزدیک عید یک روز ظهر مهمان داشتیم و بعد از ناهار داشتیم گپ میزدیم که ناگهان شب شد . نگاه کردیم دیدیم فرش شسته شده شان را پهن کرده اند که خشک شود و چون خیلی دراز بوده تا پایین پنجره ما آمده .
از ما زیاد راضی نیستند چون گاهی بهشان زنگ میزنیم و مودبانه تذکر میدهیم اما کلا تذکر کار مودبانه ای نیست و باید شعور داشته باشیم و تحمل کنیم .
ما این را می فهمیم و هر وقت آنها را بیرون می بینیم با لبخندی پوزشگر به آنها سلام می دهیم. ولی آنها با اخمی پوز صاف کن رو بر می گردانند و جواب نمیدهند.
ساکنین طبقه فوقانی ما نازنینند و چهل سال است که در دهه پنجاه زندگی میکنند و گناهی ندارند ، اما ما ...
👤 آزیتاظفری
┄•●❥ @dellgofteha
مثلا هنوز خودشان رب گوجه و ترشی و مربا درست می کنند ، روی سفره غذا می خورند و زیر سفره روفرشی می اندازند و روزی سه وعده محتویات سفره را از بیرون پنجره می تکانند جلوی پنجره ما که این پایینیم .
ما هر روز از بقایای سفره حدس می زنیم که امروز غذا آش دوغ بوده یا عدس پلو...
همینطور روزی شش هفت بار آب پارچ یا لگن یا نمیدانم چه چیز دیگر را از پنجره خالی میکنند مستقیم روی شیشه های پنجره ما ؛ هر وقت آب می ریزند خوشحال میشویم چون تمیز می کند ولی آب کف آلود و دوغ و آب برنج ...
دو پسر جوانش غروب ها کشتی می گیرند و نعره های بلندی می کشند و وقتی ضربه فنی میکنند لوستر خانه ما تکان تکان میخورد و ما دسته جمعی برنده را تشویق می کنیم!!
از صبح با شلنگ دور خانه راه می روند و همه چیز را می شویند ؛ چون ناگهان از منافذ بسیار غیر منتظره ای از سقف خانه ما آب سرازیر می شود.
هنوز نمی دانم چطور و کجا ولی فرشهایشان را هم خودشان می شویند.
پارسال نزدیک عید یک روز ظهر مهمان داشتیم و بعد از ناهار داشتیم گپ میزدیم که ناگهان شب شد . نگاه کردیم دیدیم فرش شسته شده شان را پهن کرده اند که خشک شود و چون خیلی دراز بوده تا پایین پنجره ما آمده .
از ما زیاد راضی نیستند چون گاهی بهشان زنگ میزنیم و مودبانه تذکر میدهیم اما کلا تذکر کار مودبانه ای نیست و باید شعور داشته باشیم و تحمل کنیم .
ما این را می فهمیم و هر وقت آنها را بیرون می بینیم با لبخندی پوزشگر به آنها سلام می دهیم. ولی آنها با اخمی پوز صاف کن رو بر می گردانند و جواب نمیدهند.
ساکنین طبقه فوقانی ما نازنینند و چهل سال است که در دهه پنجاه زندگی میکنند و گناهی ندارند ، اما ما ...
👤 آزیتاظفری
┄•●❥ @dellgofteha
۳.۴k
۲۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.