فیک برده ی من پارت چهارم
پارت چهارم فیک برده ی من
فردا.....
جونگ کوک در زد و وارد اتاقم شد
+: جولیا دوباره زنگ زد کارت داشت گفت بهش زنگ بزنی
♡: باشه الان بهش زنگ میزنم
جولیا گفت من میتونم بیام پیشت؟ وبهش گفتم باید به جونگ کوک بگم
+: باشه اشکالی نداره
♡: باشه پس بهش میگم
+: فقط بگو کسی دیگه رو نیاره
♡: باشه
پرش به عصر
جولیا اومد و باهم حرف زدیم درباره اتفاق دیشب باهم حرف زدیم
و رفت
جولیا گفت من بازم عصر میام بریم بیرون لباس بخر
♡: باشه
عصر شد و زنگ عمارت رو زدند جک بود
&: درو باز کن
+: ته نمیشه بیای تو
بالاخره جونگ کوک درو باز کرد
&: مردتیکه*****
♡: ولش کنن جککک
&: نههه نمیشه من باید بکشم
جک رو هل دادم تا از جونگ کوک دور شه و دستمو گرفت تا فرار کنیم و از اونجا بریم
♡: نه نمیشه من اینجا رو دوست دارم جای قشنگیه
ادامه دارد......
لایک و کامنت فراموش نشه که فقط 3ثانیه وقتتو میگیره با انجام دادن به با انرژی بدید
فردا.....
جونگ کوک در زد و وارد اتاقم شد
+: جولیا دوباره زنگ زد کارت داشت گفت بهش زنگ بزنی
♡: باشه الان بهش زنگ میزنم
جولیا گفت من میتونم بیام پیشت؟ وبهش گفتم باید به جونگ کوک بگم
+: باشه اشکالی نداره
♡: باشه پس بهش میگم
+: فقط بگو کسی دیگه رو نیاره
♡: باشه
پرش به عصر
جولیا اومد و باهم حرف زدیم درباره اتفاق دیشب باهم حرف زدیم
و رفت
جولیا گفت من بازم عصر میام بریم بیرون لباس بخر
♡: باشه
عصر شد و زنگ عمارت رو زدند جک بود
&: درو باز کن
+: ته نمیشه بیای تو
بالاخره جونگ کوک درو باز کرد
&: مردتیکه*****
♡: ولش کنن جککک
&: نههه نمیشه من باید بکشم
جک رو هل دادم تا از جونگ کوک دور شه و دستمو گرفت تا فرار کنیم و از اونجا بریم
♡: نه نمیشه من اینجا رو دوست دارم جای قشنگیه
ادامه دارد......
لایک و کامنت فراموش نشه که فقط 3ثانیه وقتتو میگیره با انجام دادن به با انرژی بدید
۲.۹k
۲۴ تیر ۱۴۰۲