part 36
دست جونگکوک رو گرفت و به حیاط پشتی برد و روی یک سنگ مرتفع و بزرگ نشست_بشین اینجا
به پاهاش اشاره کرد اما وقتی حرکتی از کوک ندید،خودش اونو روی پاش نشوند_دلم برات تنگه
جونگکوک با لبخند کوچیکی دستاشو دور گردنش حلقه کرد_منم
تهیونگ با گرفتن پشت گردنش،سرشو جلو آورد و لباشو روی لباش گذاشت.هر دو مک عمیقی گرفتن و جدا شدن.تهیونگ بسته سیگارش رو از جیبش درآورد و نخی روشن کرد؛قبل از پک زدن،اونو نزدیک لبای کوک نگه داشت و پرسید_تو نمیخوای امتحانش کنی؟
جونگکوک سری تکون داد_نه خوشم نمیاد
تهیونگ پک عمیقی به سیگارش زد و جونگکوک با خودش فکر کرد که سیگار چقدر برازندهی دستها و لبای اونه!
همونطور که دستاش دور گردن تهیونگ حلقه بود سرشو نزدیک گوشش برد و گفت_اما اگه طعمشو با لبا و زبون تو حس کنم،محشره!
تهیونگ با گرفتن کمرش توی یک دستش،اونو جلوتر کشوند و شروع به بوسیدنش کرد.زبونشو روی دندوناش کشید و وارد دهنش کرد.
جونگکوک سرِ تهیونگ رو محکم گرفت و با زبونش به زبون اون فشار وارد کرد و لیسش زد.انقدری همو بوسیدن که سیگار توی دست تهیونگ دستش رو سوزوند و باعث شد اونا تمومش کنن.نفسنفس میزدن که جونگکوک متوجه سفتی دیک تهیونگ زیر باسنش شد و به پایین نگاه کرد_حالا اینو چیکار کنیم؟
_دوباره ازشون میخوام اتاق واسمون جور کنن
_میشه؟! _به احتمال زیاد
جونگکوک به چشمای خمار و شهوتی تهیونگ نگاه کرد و با لبخندی گفت_تو جوری رفتار میکنی انگار آزادی!
تهیونگ تکخندی زد و زود خندشو خورد_حالام اگه نمیخوای همینجا بیام از روش بلند شو
جونگکوک سریع بلند شد و تهیونگ از حیاط پشتی خارج شد تا با مامور حرف بزنه...
~~
بازم همون اتاقی که واسه دفعه اولشون اومده بودن و بازم خودشون دوتا بودن.تهیونگ،جونگکوک رو سمت تخت برد_باید عجله کنیم یه ربع بیشتر وقت نداریم
هردو شروع به لخت شدن کردن و جونگکوک،لخت به پشت روی تخت دراز کشید_پس نمیتونیم یه سک*س کامل داشته باشیم، بیا...از رونام استفاده کنیم
و ساق پاهاش رو روی شونههای لخت تهیونگ گذاشت.تهیونگ پایین رفت و با زبونش قسمت داخلی هردو رانش رو خیس کرد و بعد کلاهک دیکش رو گرفت و اونو روی روناش زد تا با پریکامش،خوب خیس بشه؛جونگکوک هم با دستش پریکامهای دیک نیمه سخت خودش رو روی رونش مالید.
تهیونگ رونهاش رو چفت کرد و همونطور که دو طرف رونهاش رو محکم گرفته بود تا از هم زیاد فاصله نگیرن،ضربه میزد و به هردوشون لذت میداد.بعد از ده دقیقه،تهیونگ روی شکم جونگکوک ریخت اما جونگکوک هنوز نیومده بود پس خم شد و لباشو دور کلاهک کوک حلقه و شروع به مکیدنش کرد که بتونه ارضاش کنه.
_عاحححح...خیلی خوبه تهیونگ،لطفا تندتر
ادامه در کامنت...
به پاهاش اشاره کرد اما وقتی حرکتی از کوک ندید،خودش اونو روی پاش نشوند_دلم برات تنگه
جونگکوک با لبخند کوچیکی دستاشو دور گردنش حلقه کرد_منم
تهیونگ با گرفتن پشت گردنش،سرشو جلو آورد و لباشو روی لباش گذاشت.هر دو مک عمیقی گرفتن و جدا شدن.تهیونگ بسته سیگارش رو از جیبش درآورد و نخی روشن کرد؛قبل از پک زدن،اونو نزدیک لبای کوک نگه داشت و پرسید_تو نمیخوای امتحانش کنی؟
جونگکوک سری تکون داد_نه خوشم نمیاد
تهیونگ پک عمیقی به سیگارش زد و جونگکوک با خودش فکر کرد که سیگار چقدر برازندهی دستها و لبای اونه!
همونطور که دستاش دور گردن تهیونگ حلقه بود سرشو نزدیک گوشش برد و گفت_اما اگه طعمشو با لبا و زبون تو حس کنم،محشره!
تهیونگ با گرفتن کمرش توی یک دستش،اونو جلوتر کشوند و شروع به بوسیدنش کرد.زبونشو روی دندوناش کشید و وارد دهنش کرد.
جونگکوک سرِ تهیونگ رو محکم گرفت و با زبونش به زبون اون فشار وارد کرد و لیسش زد.انقدری همو بوسیدن که سیگار توی دست تهیونگ دستش رو سوزوند و باعث شد اونا تمومش کنن.نفسنفس میزدن که جونگکوک متوجه سفتی دیک تهیونگ زیر باسنش شد و به پایین نگاه کرد_حالا اینو چیکار کنیم؟
_دوباره ازشون میخوام اتاق واسمون جور کنن
_میشه؟! _به احتمال زیاد
جونگکوک به چشمای خمار و شهوتی تهیونگ نگاه کرد و با لبخندی گفت_تو جوری رفتار میکنی انگار آزادی!
تهیونگ تکخندی زد و زود خندشو خورد_حالام اگه نمیخوای همینجا بیام از روش بلند شو
جونگکوک سریع بلند شد و تهیونگ از حیاط پشتی خارج شد تا با مامور حرف بزنه...
~~
بازم همون اتاقی که واسه دفعه اولشون اومده بودن و بازم خودشون دوتا بودن.تهیونگ،جونگکوک رو سمت تخت برد_باید عجله کنیم یه ربع بیشتر وقت نداریم
هردو شروع به لخت شدن کردن و جونگکوک،لخت به پشت روی تخت دراز کشید_پس نمیتونیم یه سک*س کامل داشته باشیم، بیا...از رونام استفاده کنیم
و ساق پاهاش رو روی شونههای لخت تهیونگ گذاشت.تهیونگ پایین رفت و با زبونش قسمت داخلی هردو رانش رو خیس کرد و بعد کلاهک دیکش رو گرفت و اونو روی روناش زد تا با پریکامش،خوب خیس بشه؛جونگکوک هم با دستش پریکامهای دیک نیمه سخت خودش رو روی رونش مالید.
تهیونگ رونهاش رو چفت کرد و همونطور که دو طرف رونهاش رو محکم گرفته بود تا از هم زیاد فاصله نگیرن،ضربه میزد و به هردوشون لذت میداد.بعد از ده دقیقه،تهیونگ روی شکم جونگکوک ریخت اما جونگکوک هنوز نیومده بود پس خم شد و لباشو دور کلاهک کوک حلقه و شروع به مکیدنش کرد که بتونه ارضاش کنه.
_عاحححح...خیلی خوبه تهیونگ،لطفا تندتر
ادامه در کامنت...
۴.۲k
۱۹ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.