ز دستت ای فلک دیوانه گشتم
آری شوقی بودم افسانه گشتم
بیا بیرون که دیدارت ببینم
ب والله از غمیت خواننده گشتم
مریضی مرا طبیب چه کار است
مریض گشتم
چون کرشمه میکند هر دو
چشم مستت💘
دلبر من نخای من بیا بیا که
بی تو جانم بر لب آمد 🥀🍃🕊️
بیا بیرون که دیدارت ببینم
ب والله از غمیت خواننده گشتم
مریضی مرا طبیب چه کار است
مریض گشتم
چون کرشمه میکند هر دو
چشم مستت💘
دلبر من نخای من بیا بیا که
بی تو جانم بر لب آمد 🥀🍃🕊️
۲.۳k
۱۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.