کوک من p19
میا: هنوز گشنته؟
ات: یکم
میا: چاق میشی
ات: توروخدا
میا: نه تهیونگ میاد دنبالم تو با ماشین برو خونه
ات: شما ها نمیترسین ارمیا پارتون کنن
میا: تا وقتی ماسک و کلاه بزاره نه
ات:خو ش به حالتون
میا: خب تو هم به جونگ کوک بگو بیاد دنبالت با هم برین دور دور یا اصلا چطوره به جونگ کوک و تهیونگ بگیم که همه با هم بریم بار
ات: اولن ماشین اینجا میمونه دومن من حاملم نمیتونم الکل بخورم سومن شاید جونگ کوک نیاد
میا: اولن به جونگ کوک بگو به بادیگارداش بگه ماشینو ببره دمه خونمون خودش هم با تاکسی بره دم عمارت دومن تو میتونی الکل نخوری سومن ازش میپرسیم
ات: نمیدونم تو بپرس
میا: خب من به تهیونگ میگم به جونگ کو بگه
ات: مرسی
تهیونگ اومد
وی،: میا
میا: اومدم
میا رفت دم ماشین
میا: تهیونگ جونم
وی:چی میخوای
میا: میشه بریم بار
وی: آخه.......
میا: آخه نداریم(کیوت)
وی: باشه
میا: میشه به جونگ کوک هم بگی با ات بیاد
وی: وایسا بهش زنگ بزنم
وی به جونگ کوک زنگ زد
۱بــوق
۲بــوق
۳بـ......
کوک: الو
وی: سلام ....کوک
کوک: بله
وی: میا و ات با هم هستن منم رفتم باهاشون که قرار شد با میا و ات بریم بار تو هم میای
کوک: ات هم هستتتتتتتت
وی: اره ...چرا؟
کوک: مگه اون حامله نیست
وی: چیییییییییییییییییییی
کوک:آروم باش میام بار برات توضیح میدم
میا: بهش بگو به بادیگارداش بگه که...........(حوصله ندارم تایپ کنم)
وی : میا میگه به ............
کوک: اوکی
وی: بیا بار چاندو
کوک: باشه خداحافظ
وی: خداحافظ
قطع تماس ......
وی : خب میا .....تو و ات با من میاین کوک هم جدا میاد
میا و ات: باشه
میا و ات سوار ماشین شدن و تهیونگ حرکت کرد
.................
ادامه دارد 🖤
ات: یکم
میا: چاق میشی
ات: توروخدا
میا: نه تهیونگ میاد دنبالم تو با ماشین برو خونه
ات: شما ها نمیترسین ارمیا پارتون کنن
میا: تا وقتی ماسک و کلاه بزاره نه
ات:خو ش به حالتون
میا: خب تو هم به جونگ کوک بگو بیاد دنبالت با هم برین دور دور یا اصلا چطوره به جونگ کوک و تهیونگ بگیم که همه با هم بریم بار
ات: اولن ماشین اینجا میمونه دومن من حاملم نمیتونم الکل بخورم سومن شاید جونگ کوک نیاد
میا: اولن به جونگ کوک بگو به بادیگارداش بگه ماشینو ببره دمه خونمون خودش هم با تاکسی بره دم عمارت دومن تو میتونی الکل نخوری سومن ازش میپرسیم
ات: نمیدونم تو بپرس
میا: خب من به تهیونگ میگم به جونگ کو بگه
ات: مرسی
تهیونگ اومد
وی،: میا
میا: اومدم
میا رفت دم ماشین
میا: تهیونگ جونم
وی:چی میخوای
میا: میشه بریم بار
وی: آخه.......
میا: آخه نداریم(کیوت)
وی: باشه
میا: میشه به جونگ کوک هم بگی با ات بیاد
وی: وایسا بهش زنگ بزنم
وی به جونگ کوک زنگ زد
۱بــوق
۲بــوق
۳بـ......
کوک: الو
وی: سلام ....کوک
کوک: بله
وی: میا و ات با هم هستن منم رفتم باهاشون که قرار شد با میا و ات بریم بار تو هم میای
کوک: ات هم هستتتتتتتت
وی: اره ...چرا؟
کوک: مگه اون حامله نیست
وی: چیییییییییییییییییییی
کوک:آروم باش میام بار برات توضیح میدم
میا: بهش بگو به بادیگارداش بگه که...........(حوصله ندارم تایپ کنم)
وی : میا میگه به ............
کوک: اوکی
وی: بیا بار چاندو
کوک: باشه خداحافظ
وی: خداحافظ
قطع تماس ......
وی : خب میا .....تو و ات با من میاین کوک هم جدا میاد
میا و ات: باشه
میا و ات سوار ماشین شدن و تهیونگ حرکت کرد
.................
ادامه دارد 🖤
۴.۵k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.