نیم:بازی اتش

نیم:بازی اتش
مجنون، درون
خطر مرا بالا می برد
نمی توانم به خودم کمک کنم
رازهایی دارم که نمی توانم بگویم

من عاشق بوی بنزین هستم
کبریت را روشن می کنم تا طعم آن را بچشم

من همیشه دوست داشتم با آتش بازی کنم
با آتش بازی کن
من همیشه دوست داشتم با آتش بازی کنم

من سوار می شوم (من سوار می شوم) لبه (لبه)
سرعتم قرمز میشه
خون داغ (خون داغ)، این رگها (این رگها)
لذت من درد آنهاست

من عاشق تماشای سوختن قلعه ها هستم
این خاکستر طلایی تبدیل به خاک می شود، میلی متر

من همیشه دوست داشتم با آتش بازی کنم
با آتش بازی کن
بازی با آتش
آتش، آتش
من همیشه دوست داشتم با آتش بازی کنم

اوه، اوه، اوه، اوه، میلی متر
تماشای بلند شدن شعله ها
اوه، اوه، اوه، اوه، میلی متر
من همیشه دوست داشتم با او بازی کنم

مم، آیین گذر، ماوریک کلاسیک
در باک بنزین بازی کن، اوه، بدبخت است
غیرقابل توقف، حیوان افسانه ای، میلی متر
عدالت دیجیتال، حالا ما را می شناسید
درود بر شاه و ملکه غوغا
قایق بادبانی پول سیمی، بدون انکار

من همیشه دوست داشتم با آتش بازی کنم
بازی با آتش (من همیشه دوست داشتم با آتش بازی کنم)
بازی با آتش (من همیشه دوست داشتم با آتش بازی کنم)
آتش، آتش (من همیشه دوست داشتم با آتش بازی کنم)
همیشه دوست داشت با آتش بازی کند
(من همیشه دوست داشتم باها بازی کنم)