P⁸🦋🤌🏻
P⁸🦋🤌🏻
جونگ کوک عصبی دختر رو براید استایل بلند کرد،داشت زیاده روی میکرد!
دست و پا زدن میچا کاملا بی فایده بود
جونگ کوک دختر رو روی تخت پرت کرد و روش خیــ.ـ....مـــه زد بــ...ـــوسه ای روی لـــــــــــ...بهای دختر قرار داد
_چی باعث شده انقدر عصبی باشی جئون میچا!؟
+منو با فامیلی مزخرفت صدا نزن!
_یادمه عاشق این بودی که با فامیلیم صدات کنم
+هیچ وقت اینجوری نبوده!
_و عاشق این بودی هر شب تو بغلم بخوابی و نوازشت کنم!
+ا ..اینجوری نیست!
_هست،چی اذیتت کرده؟
+جونگ کوک..
_جان جونگ کوک
+بهم بگو اون فیلم دروغه..
_کدوم فیلم؟
+توی این فلش لعنتیه!
جونگ کوک بوسه ای روی موهای دختر زد و فلش رو گرفت
بلند شد و لپ تاپش رو باز کرد
فلش رو متصل کرد و به پوشه ها نگاهی انداخت
تا اینکه چشمش به "صحنه ی قتل جئون سوجین" افتاد
متعجب و مشکوک روی پوشه کلیک کرد
+داری چیکار میکنی؟هنوزم میخوای جاسوس بازی دربیاری؟به تو چه صحنه ی قتل ملت،مگه خودت تاحالا ندیدی؟
_این یکی فرق داره
+چه فرقی؟
_فقط ازت میخوام ساکت باشی،لطفا
+متعجب"
جونگ کوک فیلم رو پلی کرد
دختری جوان با موهای طلایی دست و پای بسته روی صندلی نشسته بود و التماس میکرد برای ازاد شدن!تا اینکه مردی با ماسک وارد شد و مشغول زدن دختر شد
_عوضی...
+جونگ کوک این کیه؟
_صبر کن
مرد نزدیکتر شد سیلی به دختر زد و موهای دختر رو کشید و مشغول خفه کردن دختر شد
_****زاده
رگ گردن جونگ کوک سیاه شده بود! دستهاش مشت شده بود و چشمهاش وحشتناک ترسناک شده بود!
+جونگ کوک،گفتم این دختره کیه؟چرا انقد عصبی شدی!هی نکنه دوست دختر قبلیته!
_نه.....
جونگ کوک عصبی دختر رو براید استایل بلند کرد،داشت زیاده روی میکرد!
دست و پا زدن میچا کاملا بی فایده بود
جونگ کوک دختر رو روی تخت پرت کرد و روش خیــ.ـ....مـــه زد بــ...ـــوسه ای روی لـــــــــــ...بهای دختر قرار داد
_چی باعث شده انقدر عصبی باشی جئون میچا!؟
+منو با فامیلی مزخرفت صدا نزن!
_یادمه عاشق این بودی که با فامیلیم صدات کنم
+هیچ وقت اینجوری نبوده!
_و عاشق این بودی هر شب تو بغلم بخوابی و نوازشت کنم!
+ا ..اینجوری نیست!
_هست،چی اذیتت کرده؟
+جونگ کوک..
_جان جونگ کوک
+بهم بگو اون فیلم دروغه..
_کدوم فیلم؟
+توی این فلش لعنتیه!
جونگ کوک بوسه ای روی موهای دختر زد و فلش رو گرفت
بلند شد و لپ تاپش رو باز کرد
فلش رو متصل کرد و به پوشه ها نگاهی انداخت
تا اینکه چشمش به "صحنه ی قتل جئون سوجین" افتاد
متعجب و مشکوک روی پوشه کلیک کرد
+داری چیکار میکنی؟هنوزم میخوای جاسوس بازی دربیاری؟به تو چه صحنه ی قتل ملت،مگه خودت تاحالا ندیدی؟
_این یکی فرق داره
+چه فرقی؟
_فقط ازت میخوام ساکت باشی،لطفا
+متعجب"
جونگ کوک فیلم رو پلی کرد
دختری جوان با موهای طلایی دست و پای بسته روی صندلی نشسته بود و التماس میکرد برای ازاد شدن!تا اینکه مردی با ماسک وارد شد و مشغول زدن دختر شد
_عوضی...
+جونگ کوک این کیه؟
_صبر کن
مرد نزدیکتر شد سیلی به دختر زد و موهای دختر رو کشید و مشغول خفه کردن دختر شد
_****زاده
رگ گردن جونگ کوک سیاه شده بود! دستهاش مشت شده بود و چشمهاش وحشتناک ترسناک شده بود!
+جونگ کوک،گفتم این دختره کیه؟چرا انقد عصبی شدی!هی نکنه دوست دختر قبلیته!
_نه.....
۲.۱k
۱۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.