My moon p18
که یهو ات از حال رفت
کوک. ات اتتت؟
سویون. اتتت
یونگی. کوک سریع ببرش تو ماشین
کوک ات رو براید استایل بغل کرد گذاشت تو ماشین بردن بیمارستان
دکتر مایعنش کرد گفت
دکتر. همراه خانم کیم ات؟
کوک. حالش چطوره
دکتر. لطفا اروم باشین.فک کنم از بیماری خانم ات باخبر باشین متاسفانه نمیتونیم بچه رو سقط کنیم بچه3ماهس و قلبش تشکیل شده حتی اگه بخوایم غیرقانونی هم پیش بریم خانم ات زنده موندنش20درصده
کوک. میتونم ببینمش؟
دکتر. حتما بفرمایین
ویو ات
با سردرد بیدار شدم دیدم که تو بیمارستانم که یهو در باز شد کوک امد داخل
کوک. ات 🥺
ات. کوکی جونم 🫂(اه اه چندشش)
کوک. خوبی؟ جاییت درد نداره؟
ات. داره اما خوب میشه با کمک تو
کوک. چه کمکی بگو منم میکنم
ات دستشو گذاشت رو لبش
کوک. لبخند کوچیکی زد و شروع کرد به بوسیدن ات(ای جان ای جان اههه اصلا چندشا من حسود نیستم خودتی🤧)
بعد2مین جدا شدن
ات. دکتر چی گفت برای بچه اتفاقی افتاده چرا از حال رفتم؟؟!!
کوک. خب.. نه چیزی نیست(بغض)
ات. کوک چیشده؟(جدی)
کوک. هیچی ولش کن یکم استحراحت کن تا من برم کارای ترخیصتو انجام بدم
داشت میرفت که ات دستشو گرفت
ات. چرا نمیگی بهم؟
کوک. چیزی نیست
ات. مطمئن؟
کوک. هوم
بعدش رفت
بعد1ساعت کارای ترخیصو انجام داد رفتن ویلا تا وارد ویلا شدن سویون پرید بغلش
سویون. اسکل عنتر میمون گاو.. دیگه چی اها اسکل نه اینو گفتم حالا ولش خوبی؟
یونگی. ابراز علاقه دخترا رو خریدارم
سویون. گگگ
کوک. سویون ریدی قشنگ این دفعه 5ماه نمیتونی راه بری
سویون. من شبو پیش ات میخوابم(زبون درازی)
ات. هوم😊
کوک. نهه نه من شبو پیش عشقم میخوابم
یونگی. سویون پیش خودم میخوابی😏
سویون. کوک ات که بارداره
کوک. چه ربطی داره تو منحرفی خب
ات. کوکی جونم🥺
کوک. نه
ات. اممم🥺
کوک. اصلا
ات. بانی قشنگم🥺
کوک. نهههه
ات. نه عو مرض عنتر به جهنم سویون بیا بریم
کوک. چیشد؟(هنگ)
سویون. ات🤣
ات. هاااا
سویون. قشنگ ریدی بهش🤣
ات. هوم😎خب بیا لباسمون رو عوض کنیم ساعت12شبه بگیریم بکپیم
سویون. باشه
لباسشون رو عوض کردن خوابیدن
ویو صبح ات
از خواب بیدار شدم دیدم که کوک بالا تنش لخته بغلم کرده مگه من با این خوابیده بودم چیشد (هنگ)
کوک. بیدار شدی (خوابالود، هات)
ات. یه کلمه دیگه حرف بزنی جرت میدم( با صداش میترسه🤣)
کوک. چرا اون وقت رو ات خیمه زد
ات. گمشو کنار
کوک. نمیشم
ات. بچت گشنشه
ویو کوک
با گفتن بچه دوباره یاد حرفای دکتر افتادم چشمام پر از اشک شد
ات. خوبی کوک کوکییی
کوک. ها.. چیه؟
ات. چرا چشات اشکیه
کوک. چیزه.. دارم بابا میشم اخه
ات. ما الان نامزدیم؟
کوک. هوم دیشب رو یادت رفته ازت خاستگاری کردما
ات. اره مثل بز شده بودی گل تو دهنت 🤣
کوک. بیا و خوبی کن😐
ددامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
کوک. ات اتتت؟
سویون. اتتت
یونگی. کوک سریع ببرش تو ماشین
کوک ات رو براید استایل بغل کرد گذاشت تو ماشین بردن بیمارستان
دکتر مایعنش کرد گفت
دکتر. همراه خانم کیم ات؟
کوک. حالش چطوره
دکتر. لطفا اروم باشین.فک کنم از بیماری خانم ات باخبر باشین متاسفانه نمیتونیم بچه رو سقط کنیم بچه3ماهس و قلبش تشکیل شده حتی اگه بخوایم غیرقانونی هم پیش بریم خانم ات زنده موندنش20درصده
کوک. میتونم ببینمش؟
دکتر. حتما بفرمایین
ویو ات
با سردرد بیدار شدم دیدم که تو بیمارستانم که یهو در باز شد کوک امد داخل
کوک. ات 🥺
ات. کوکی جونم 🫂(اه اه چندشش)
کوک. خوبی؟ جاییت درد نداره؟
ات. داره اما خوب میشه با کمک تو
کوک. چه کمکی بگو منم میکنم
ات دستشو گذاشت رو لبش
کوک. لبخند کوچیکی زد و شروع کرد به بوسیدن ات(ای جان ای جان اههه اصلا چندشا من حسود نیستم خودتی🤧)
بعد2مین جدا شدن
ات. دکتر چی گفت برای بچه اتفاقی افتاده چرا از حال رفتم؟؟!!
کوک. خب.. نه چیزی نیست(بغض)
ات. کوک چیشده؟(جدی)
کوک. هیچی ولش کن یکم استحراحت کن تا من برم کارای ترخیصتو انجام بدم
داشت میرفت که ات دستشو گرفت
ات. چرا نمیگی بهم؟
کوک. چیزی نیست
ات. مطمئن؟
کوک. هوم
بعدش رفت
بعد1ساعت کارای ترخیصو انجام داد رفتن ویلا تا وارد ویلا شدن سویون پرید بغلش
سویون. اسکل عنتر میمون گاو.. دیگه چی اها اسکل نه اینو گفتم حالا ولش خوبی؟
یونگی. ابراز علاقه دخترا رو خریدارم
سویون. گگگ
کوک. سویون ریدی قشنگ این دفعه 5ماه نمیتونی راه بری
سویون. من شبو پیش ات میخوابم(زبون درازی)
ات. هوم😊
کوک. نهه نه من شبو پیش عشقم میخوابم
یونگی. سویون پیش خودم میخوابی😏
سویون. کوک ات که بارداره
کوک. چه ربطی داره تو منحرفی خب
ات. کوکی جونم🥺
کوک. نه
ات. اممم🥺
کوک. اصلا
ات. بانی قشنگم🥺
کوک. نهههه
ات. نه عو مرض عنتر به جهنم سویون بیا بریم
کوک. چیشد؟(هنگ)
سویون. ات🤣
ات. هاااا
سویون. قشنگ ریدی بهش🤣
ات. هوم😎خب بیا لباسمون رو عوض کنیم ساعت12شبه بگیریم بکپیم
سویون. باشه
لباسشون رو عوض کردن خوابیدن
ویو صبح ات
از خواب بیدار شدم دیدم که کوک بالا تنش لخته بغلم کرده مگه من با این خوابیده بودم چیشد (هنگ)
کوک. بیدار شدی (خوابالود، هات)
ات. یه کلمه دیگه حرف بزنی جرت میدم( با صداش میترسه🤣)
کوک. چرا اون وقت رو ات خیمه زد
ات. گمشو کنار
کوک. نمیشم
ات. بچت گشنشه
ویو کوک
با گفتن بچه دوباره یاد حرفای دکتر افتادم چشمام پر از اشک شد
ات. خوبی کوک کوکییی
کوک. ها.. چیه؟
ات. چرا چشات اشکیه
کوک. چیزه.. دارم بابا میشم اخه
ات. ما الان نامزدیم؟
کوک. هوم دیشب رو یادت رفته ازت خاستگاری کردما
ات. اره مثل بز شده بودی گل تو دهنت 🤣
کوک. بیا و خوبی کن😐
ددامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
۲۰.۷k
۳۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.