تک پارتی درخواستی از جی هوپ
تک پارتی درخواستی از جی هوپ
وقتی باهات قهر بود
..
ویو ات مثل همیشه از خواب پاشدم و رفتم دستشویی کارهای مورد نیازو انجام دادم و رفتم صبحانه بخورم دیدم جی هوپ صبحانه شو خورده و رفته تو گوشیش چند روزی هست که بهم محل نمیده و میره تو گوشیش باید باهاش حرف بزنم..
ات: جی هوپ چن روزه باهام حرف نمیزنی چیزی شده؟
جی هوپ: نه نشده(خیلی سرد)
ویو ات با خودم فکر کردم شاید برای اون روزه که با اون پسره (اسم پسره جک) گرم گرفته بودم
(فلش بک به مهمونی)
جک: ات بیا اینجا پیش ما
ات: الان میام
ات: جک خیلی بهم میچسبید منم مست بودم تو حاله خودم نبودم باهاش گرم گرفته بودم
جی هوپ: ات بیا اینجا بریم خونه بسه
ات: نه داره خوش میگذره
جی هوپ: عه باشه پس من میرم
ات: باشه خدافس من بعدا میام
(پایان فلش بک)
ات: اره شاید برای اون روزه باید باهاش صحبت کنم
ات: جی هوپ
جیهوپ: بله
ات: برای اون روز واقعا متاسفم من تو حاله خودم نبودم واقعا نمیخواستم اینطوری بشه منو ببخش (خیلی کیوت)
جی هوپ:...
ات: هوففف
ات خواست بره که جی هوپ دستشو گرفت و کشوند سمت خودش و گفت..
جی هوپ: میبخشمت ولی باید یکاری کنی
ات: چیکار؟؟
جی هوپ: همراهیی کنی
جی هوپ لباش و گذاشت رو لبای ات و ات همراهیی کرد بعد چند مین حدا شدنو و جی هوپ ات و برد تو اتاق..
(به ما دیگ ربطی نداره بزاریم راحت باشن)
پایان
بد شده میدونم ولی امید وارم خوشتون بیاد✨
وقتی باهات قهر بود
..
ویو ات مثل همیشه از خواب پاشدم و رفتم دستشویی کارهای مورد نیازو انجام دادم و رفتم صبحانه بخورم دیدم جی هوپ صبحانه شو خورده و رفته تو گوشیش چند روزی هست که بهم محل نمیده و میره تو گوشیش باید باهاش حرف بزنم..
ات: جی هوپ چن روزه باهام حرف نمیزنی چیزی شده؟
جی هوپ: نه نشده(خیلی سرد)
ویو ات با خودم فکر کردم شاید برای اون روزه که با اون پسره (اسم پسره جک) گرم گرفته بودم
(فلش بک به مهمونی)
جک: ات بیا اینجا پیش ما
ات: الان میام
ات: جک خیلی بهم میچسبید منم مست بودم تو حاله خودم نبودم باهاش گرم گرفته بودم
جی هوپ: ات بیا اینجا بریم خونه بسه
ات: نه داره خوش میگذره
جی هوپ: عه باشه پس من میرم
ات: باشه خدافس من بعدا میام
(پایان فلش بک)
ات: اره شاید برای اون روزه باید باهاش صحبت کنم
ات: جی هوپ
جیهوپ: بله
ات: برای اون روز واقعا متاسفم من تو حاله خودم نبودم واقعا نمیخواستم اینطوری بشه منو ببخش (خیلی کیوت)
جی هوپ:...
ات: هوففف
ات خواست بره که جی هوپ دستشو گرفت و کشوند سمت خودش و گفت..
جی هوپ: میبخشمت ولی باید یکاری کنی
ات: چیکار؟؟
جی هوپ: همراهیی کنی
جی هوپ لباش و گذاشت رو لبای ات و ات همراهیی کرد بعد چند مین حدا شدنو و جی هوپ ات و برد تو اتاق..
(به ما دیگ ربطی نداره بزاریم راحت باشن)
پایان
بد شده میدونم ولی امید وارم خوشتون بیاد✨
۷.۸k
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.