(از زبان پشت صحنه)
(از زبان پشت صحنه)
تایجو لباسای مانا رو پاره کرد(نکته: لخت مادر زاد) سریع بوسیدش زبونشو وارد دهن مانا کرد و با زبو نش بازی میکرد همینجوری که داشت لبشو کبود میکرد....
کیر بزرگشو کرد داخل کص تنگ مانا 🥳
مانا میخواست چیغ بزنه ولی لبای تایجو جیغشو خفه میکرد و تایجو ضربه هاش یکی پس از دیگری محکم تر میشد بلاخره از دست لبای مانا دلکند و کیس و مارک روی بدنش میزاشت
تایجو: یادته دیشب چی گفتم تو ماله منی💢👿
*مانا اندر ذهن: یعنییی خواببببب نبودددد
تایجو لباسای مانا رو پاره کرد(نکته: لخت مادر زاد) سریع بوسیدش زبونشو وارد دهن مانا کرد و با زبو نش بازی میکرد همینجوری که داشت لبشو کبود میکرد....
کیر بزرگشو کرد داخل کص تنگ مانا 🥳
مانا میخواست چیغ بزنه ولی لبای تایجو جیغشو خفه میکرد و تایجو ضربه هاش یکی پس از دیگری محکم تر میشد بلاخره از دست لبای مانا دلکند و کیس و مارک روی بدنش میزاشت
تایجو: یادته دیشب چی گفتم تو ماله منی💢👿
*مانا اندر ذهن: یعنییی خواببببب نبودددد
۲.۰k
۰۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.